خلاصه ماشینی:
"آن چیزیکه حقایق را میبیند دیدهء عقل است که وجود انسانی به آن مفتخر گردیده و بینائی حقیقی عبارت است از باز بودن دیدهء عقل و کوری واقعی نابینائی چشم عقل است (فانها لا تعمی الابصار و لکن تعمی القلوب التی فی الصدور) و همچنین سایر قوای عقلیه است که اصوات حقه و کلمات صحیحه را شنیده و لذت آنها را میفهمد و حلاوت معارف را درک مینماید پس خداوند علیم و حکیم که انسانرا بر تمام حیوانات امتیاز داده قوای عقلیه را باو مرحمت و سپس انسان را به تشخیص حقایق و ترجیح شاهراه هدایت بر طرق ضلالت و گمراهی مکلف فرموده است علت ضلالت اهل باطل بدیهی است که خداوند متعال نعمت عظمای عقل را مانند حواس ظاهری بعموم افراد بشر عنایت فرموده است و الا مکلف ساختن مردم بر تمیز حق از باطل و سلوک راه هدایت و سعادت لغو و ظلم بوده بلکه بعثت پیغمبران و آوردن کتب برای هدایت عموم مردم نیز بیفایده و عبث میشد پس علت چیست که فوج فوج مردم در وادی ضلالت گمراه و سرگردان میباشند منشاء اصلی این مسئله بیانصافی است که مانند ابرهای سیاه از تابش آفتاب حقیقت بقلوب مانع گشته و مانند پردههای تیره و تار پیش دیدههای عقل را گرفته از تجلی انوار حقیقت جلوگیری مینمایدا نصاف نصف دین است و عقل نصف دیگر آن انصاف جمال عقل و شرف روح است انصاف تکمیلکنندهء اخلاق انسان و مبدء حقیقتپرستی است چنانکه این مطلب مسلم و متفق علیه تمام ملل عالم بوده و اختلاف فقط در تعیین مصداق حق و باطل است و بس."