خلاصه ماشینی:
(18)در نامهای نیز که به سال 961 از شاه طهماسب به سلطان سلیمان عثمانی نوشته شده، و در آنجا سخت بر مذهب تسنن تاخته شده است، طهماسب از جمله اشاره به اقدام خود در جلوگیری از مفاسد کرده است:«این طایفه قزلباش...
»(20)روملو در این باره مینویسد:هم در این سال (1963)امرا و اعیان از کل مناهی توبه فرمودند، این قطعه در تاریخ این مقدمه، وارد گشت:سلطان کشور دین طهماسب شاه عادلسوگند داد توبه خیل و سپاه دین راتاریخ توبه دادن شد توبة نصوحاسر الهی است این منکر مباش این را(21) از سال 977 نیز فرمانی از طهماسب در اختیار داریم که به حاکمی اخطار کرده است که«چون به فر دولت قاهره در تمامی ممالک محروسه ابواب فجور و مناهی و فسق و ملاهی مسدود است، در آن باب نیز کما ینبغی غایت تدین به جا آورده و اگر عیاذا بالله منها در آن مملکت، کس مرتکب امور منهیه غیر مشروعه شود، او را به نوعی سزا و جزا دهد که موجب عبرت و تنبه دیگران گردد.
»(31)شاردن نیز که در زمان فرزند عباس دوم، یعنی شاه سلیمان در ایران بوده، گزارشی از فساد قهوهخانهها در روزگار عباس دوم داده و اشاره به مبارزه خلیفه سلطان با این پدیده کرده است.
در این باره گزارش محمد ابراهیم بن زین العابدین نصیری از وقایع ذیحجه سال 1105 و 1106، کاملترین گزارشی است که در اختیار داریم وی پس از آن که اخبار مربوط به دفن شاه سلیمان صفوی را آورده، نخستین بحث تاریخی خود را در قالب همان نثر مصنوع آن روزگار، ماجرای امر به معروف و نهی از منکر عنوان میکند.