چکیده:
ایران و شبه قاره هند از زمانهای قدیم روابط مستحکم سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و
فرهنگی داشتهاند؛ کما اینکه در دوره اسلامی، ملل مسلمان آسیایی اعم از اعراب،
ترکان و ایرانیان با فرهنگ شبه قاره تماس پیدا کردند؛ از اینرو تمدن هند از مبادی
اسلامی تأثیر پذیرفته است.
برخی از خاورشناسان با تأکید بر پارهای از اختلافاتی که در گذشته و حال میان
مسلمانان و هندوها وجود داشته است، اظهار میدارند که ماهیت جوامع اسلامی کنونی هند
در نوع فرایند معکوس با متعلقهای فعلی هندوستان قرار داشته و نقش آنان را در مضمون
سنت و تحول در ابعاد منطقهای ناکارآمد ساخته است که بازتاب آنرا میتوان در اثرات
ژرف این ویژگی بر جهاننگری روابط ایران و هند در دوره معاصر مشاهده نمود. در این
خصوص پژوهشگران ایران و شبه قاره با باز کاوی مجدد فرضیه اشاره شده در تحقیقات
خویش، مسئلههای جدیدی درباره روابط دو کشور با توجه به نقش تاریخی اسلام طرح
کردهاند. مقاله حاضر نیز با توجه ویژه به برخی از جنبههای این مسئله به بررسی
مبانی نظری مناسبات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی هند و ایران با تکیه بر موضوع اسلام در
فرایند تحولات تاریخی دو کشور میپردازد.
خلاصه ماشینی:
"25) بنابراین در تعریف نهایی ما مسلمانان چه کسانی هستند؟ دارای کدام هویت خاص متعلق به خود میباشند؟ آیا ویژگیهای هویتی آنها از طرف خدا برایشان مقدر شده یا میتوان آن را متأثر از مشخصههایی دانست که برخاسته از خصایص جوامع اسلامی و حکومتهای این جوامع میباشد؟ همچنین با در نظر گرفتن برخی شناسههای خصلتی این جوامع با ترکیبی از ملحوظات تاریخی داخلی خویش و عناصری از مداخلات بیگانه که نتیجتا آنها را در مسیر سیاسی، فرهنگی خاصی هدایت نموده و بر این مبنا این سؤال مطرح است که چگونه میتوان در این شرایط با نوعی خودآگاهی روشمند به مطالعه این جوامع پرداخت؟ چگونه میتوان نتایج عملکرد مسلمانان را در چارچوبهای مقولات مذهبی خودشان و یا آنچه براساس تصورات استعماری بر آنها روا رفته ارزیابی نمود؟ و سرانجام این که دولتهای تشکیل شده در ادوار تاریخی پس از استعمار در هندوستان تا چه اندازه مسلمانان شبه قاره را به مثابه یک جامعه مذهبی مقبول پذیرا بوده و آیا مسلمانان این سرزمین از منظر بینش عقلی و سیاسی حاکمان هندی به عنوان یک واقعیت یا موجودیت مستقل مفروض میگردند؟ 26) هنگامیکه در سال 1888 میلادی، برای اولین بار از نفوس کل هندوستان سرشماری صورت پذیرفت و نتایج حاصله به صورت جامعه آماری جدولبندی، تجزیه و تحلیل شد، آمارگیران دولت هند به طور غریبی دریافتند که مسلمانان این سرزمین به تنهایی 7/19 درصد از مجموع کل جمعیت را تشکیل میدهند."