چکیده:
«شناسایی از دیدگاه اسلام» از مباحث چالش برانگیز حقوق بین الملل اسلامی است. اعتقاد به جهانی بودن اسلام، قانون جهاد، و تقسیم جهان به دو ناحیه «دارالاسلام» و «دارالکفر» موجب شده تا برخی گمان کنند که شناسایی در نظام حقوقی اسلام هیچ جایگاهی ندارد؛ چراکه اسلام سایر دولت ها را به رسمیت نمی شناسد. عدم تبیین صحیح فقه روابط بین الملل، برداشت نادرست از جهاد اسلامی، پدید آمدن شکاف عمیق میان نظریه اسلام و عمل حاکمان کشورهای اسلامی در طی زمان و قضاوت خاورشناسان بر اساس واقعیت های تاریخی، از جمله عواملی هستند که مسئله شناسایی از دیدگاه اسلام را در هاله ای از ابهام قرار داده است. پژوهش حاضر، ضمن اشاره به حقیقت شناسایی، ماهیت جهاد، اصل صلح، تقسیم بندی بیگانگان، آزادی عقیده، جهانی بودن اسلام و استقلال ملت ها، تلاش کرده تا حدی دیدگاه اسلام را نسبت به امر شناسایی بیان کند. به رغم پندار خاورشناسان و بعضی نویسندگان مسلمان، شناسایی بیگانگان، بجز کافران حربی، هیچ منعی ندارد. دولت اسلامی می تواند بر اساس اصل «احترام متقابل» و «اصل مقابله به مثل»، با سایر دولت ها روابط داشته باشد و معاهداتی را منعقد نماید. جواز برقراری روابط و انعقاد پیمان با کشورهای بیگانه فرع بر شناسایی آنهاست. معیار شناسایی بیگانگان عملکرد آنان است. اهتمام اسلام به گسترش روابط بین الملل و تلاش های خستگی ناپذیر پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله در این زمینه می تواند الهام بخش دولت اسلامی باشد. به اعتراف بسیاری از دانشمندان، حضرت محمد صلی الله علیه و آلهبنیانگذار حقوق بین الملل در جهان است.
خلاصه ماشینی:
"فلسفه تشریع احکام اسلامی دعوت انسانها به زندگی انسانی و هدایت جامعه بهوادی صلح و امنیت است.
توفیق شگرف این دین مقدس در ایجاد تحول اجتماعی و گسترش روابط بینالمللی در برههای از زمان الگویتاریخسازی است که هماره میتواند الهامآفرین باشد.
در این نظام حقوقی برایافرادی که به هر دلیلی، حق و عدالت را نادیده میگیرند و حقوق دیگران را رعایت نمیکنند، مجازات و کیفرهای مادی ودنیوی پیشبینی شده است.
اثبات صلاحیت حقوق اسلامی برای اداره جامعه در گرو مباحث زیربنایی ومستلزم پژوهشهایی است که بر اساس نیازمندیهای زمان و تحولات اجتماعی انجام بگیرد تا قابلیت و توانایی انطباقنظام حقوقی اسلام را بر شرایط مختلف نشان دهد.
» 1 واقعیت این است که دین اسلام کلیه مبادی و اصول لازم را برای تکامل دارد.
به بیان دیگر، اشکال این نیست که در اسلام ابزار پیشرفت وجود ندارد، بلکه این عیبمسلمانان است که اهتمام و اراده لازم را جهت بهرهمندی از اصول و ابزار موجود در اسلام را ندارند و رنج این کار را برخود هموار نمیکنند."