چکیده:
در طول چند دهه گذشته، روند فروپاشی خانوادهها با افزایش تعداد خانوادههای تک والدینی، کاهش نرخ ازدواجهای رسمی و پیدایش پدیدههای
جدیدی نظیر همجنسبازی، همخانگی یک زوج بدون ازدواج و بارداریهای بدون ازدواج، رشد سریعی یافته است. سایت خانواده در راستای
تبیین ابعاد این بحران و بحث و بررسی دلایل ایجاد این تغییرات، با یکی از کارشناسان جامعهشناسی گفتوگویی نموده است که در آن علاوه بر
طرح مباحث فوق، سهلانگاریهای دولت آمریکا و رسانههای این کشور را در حفظ بنیان خانوادهها به چالش کشیده است.
خلاصه ماشینی:
"این نتایج هشدار دهنده نشان میدهد، خانوادههایی که با سرپرستی زوجهای ازدواج نکرده (این افراد معمولا بدون پیوند ازدواج، با هم زندگی میکنند)، اداره میشود، رشدی 72 درصدی در دهه اخیر یافته است.
علاوه بر این، آمار منتشره به این معناست که تابوهای قدیمی در برابر طلاق و همخانگی در حال از بین رفتن هستند و فرهنگ کنونی جامعه آمریکا، تعهد خود را به زندگی مشترک برای کل دوران عمر، از دست داده است.
همچنین یک سوم کودکان خانوادههای طلاق، علیرغم زندگی با یکی از والدین خود، احساس طردشدگی و ترس نموده و 66% این فرزندان نیز براساس گفته پژوهشگران، علاقه شدید به دیدار با پدر یا مادر غایب خود دارند.
از همه مهمتر اینکه، 37% فرزندان خانوادههای طلاق، تا 5 سال پس از جدایی والدین خود، احساس ناراحتی و عدم رضایت از زندگی داشتهاند که این عوارض حتی برای نوزادان 18 ماهه نیز به اثبات رسیده است.
کتاب اخیر وی نشان داد که 40% جامعه آماری وی (بچههای طلاق) هرگز ازدواج ننمودهاند؛ نرخ مشابه برای کودکان گروه کنترل که در خانوادههایی سنتی زندگی میکردهاند، 16% بوده است.
من هرگز به صورت عمومی این صحبتها را مطرح نکرده بودم و مطمئنا به دلیل طرح این مباحث با انتقاد روبرو خواهم شد، اما من معتقدم که خانوادههایی با والدین شاغل در زمان رشد کودک، سطحی از استرس را در میان افراد به وجود میآورد که باعث از هم گسیختگی روابط انسانها خواهد شد.
اگر یک بازگشت همه جانبه از این سبک زندگی در قالب یک نهضت جهانی به وجود آید، نتایج شگفت انگیزی برای خانوادهها به دنبال خواهد داشت که کاهش نرخ طلاق و تعادل در خانواده، از آثار مفید آن خواهد بود."