چکیده:
اعتراف خانم ماریلی جونز، رئیس اسبق دانشکده علوم اداری دانشگاه ام.آی.تی(MIT) مبنی
بر فقدان مدارک دانشگاهی مورد ادعایش در هنگام استخدام در 28 سال پیش، پرسشهای
فراوانی را در مورد کارایی و اثربخشی مدارک دانشگاه به وجود آورده است، چرا که وی
عملکرد موفقی داشت. نویسنده این مقاله معتقد است که امروزه صنعت آموزش عالی و مدرک
گرایی در دانشگاهها به یک جار و جنجال فریبکارانه تبدیل شده است که فقدان آن، باعث
تن در دادن به یک زندگی مادامالعمر فقیرانه خواهد بود. به علاوه، داشتن یک مدرک
دانشگاهی را میتوان به معنای توانایی فرد در اطاعت و پیروی، نشستن بر روی یک صندلی
به مدت طولانی، فقدان جنجال آفرینی، فعالیت به عنوان یک عضو سازگار و مطیع در یک
سازمان دانست. نویسنده در پایان با ذکر این مطلب که ما نیازمند یک روش کار جدید و
کارآمد در جهت اشتغال افراد هستیم، خاطرنشان میکند که باید خانم جونز را الگوی این
نظام نوین دانست!
خلاصه ماشینی:
"به علاوه، داشتن یک مدرک دانشگاهی را میتوان به معنای توانایی فرد در اطاعت و پیروی، نشستن بر روی یک صندلی به مدت طولانی، فقدان جنجال آفرینی، فعالیت به عنوان یک عضو سازگار و مطیع در یک سازمان دانست.
آیا امکان دارد که شما به دلیل انجام کارهایی بزرگ برای سالهای متمادی و معروفیت یافتن به دلیل عملکرد و تواناییهایتان، مورد مواخذه قرار بگیرید؟ بله، این اتفاق در مورد خانم ماریلی جونز روی داده است.
آیا مدارک دانشگاهی در هر شرایطی، دارای کارایی لازم هستند؟ البته خانم جونز را شاید بتوان یک استثنا به شمار آورد، اما منابع موثق نیز اعلام کردهاند که در 10 تا 30 % رزومههای ارائه شده از سوی افراد، فریبکاری (اگر آن را دروغ گویی نخوانیم) وجود دارد.
البته در دو هفته گذشته نیز اتفاق مشابهی روی داده است؛ چرا که دکتر دنیس وایتلی که نام وی و آثارش نظیر کتاب «راز»، زمان زیادی در لیست پرفروشترین کتابهای بازار قرار داشت، اعتراف نمود که وی فاقد مدرک فوق لیسانس و دکترای دانشگاهی مورد ادعایش در گذشته میباشد!"