چکیده:
نهضت موو،یک گروه افراطی طبیعتگرای غالبا سیاهپوست و ضد فرهنگ بود که در دو نوبت باعث ناآرامیهایی در فیلاد لفیا شد. یک بار در دههء 0791 که منجر به درگیری پلیس با آن نهضت،کشته شدن یک نفر پلیس و زخمی شدن تعداد زیادی از طرفداران نهضت و کارکنان آتشنشانی شد.دومین ناآرامی آن در 31 ماه می 5891 بود که یازده نفر از اعضای اینگروه از جمله پنج کودک در آتش سوختند.16 خانه در این منطقه ویران و 052 نفر بیخانمان شدند.پلیس با استفاده از سلاحهای خودکار،آتشزا و ضد تانک و...اعضای گروه را از مقر خود بیرون راندند.بعد از شلیک 0001 گلوله،برای خاتمهء ماجرا پلیس بمبی را از بالگرد در یکی از خانهها پرتاب کرد که آتش ناشی از آن،تمام ساکنان آن خانه را سوزاند.
خلاصه ماشینی:
"تصمیمگیری در هفتم ماه مارس سال 5891،شهردار با رئیس شورای شهر،فرماندهء پلیس و دادستان ملاقات کرد و طی این دیدار از فرماندهء پلیس درخواست کرد تا نقشه تاکتیکی حساب شدهای برای بیرون کردن گروه موو از مرکز فرماندهیشان و نیز دستگیری بعضی از اعضای گروه به اتهام خلاف کاریهایی که انجام دادهاند،تهیه کند.
پس میتوان نتیجه گرفت که گام اول برای حل مشکل،تعریف مشکل به معنای درست آن و همراه با دقت توجه است و در تعریف آن باید حداقل به چند نکته ذیل توجه داشت: 1-آیا مشکل بهطور درست تعریف شده است؟ 2-آیا برای تشخیص اینکه مشکل ممکن است یک بحران تلقی شود،از معیار درستی استفاده کردهایم؟ 3-درگیری میان چه گروههایی است؟ 4-انگیزه طرفهای درگیر چیست و سرمایه و تعهد آنها چقدر است؟ وقتی به دنبال معیاری هستیم که بحرانی بودن مشکل را برای ما تعیین کند،باید به سؤالاتی نظیر پرسشهای زیر توجه شود: 1-اگر در مورد مشکل پیشآمده اقدامی صورت نگیرد،آیا شدت آن بیشتر میشود؟ 2-آیا موقعیت پیشآمده نظر افراد دیگری که بیرون ماجرا هستند،از جمله رسانههای خبری را جلب خواهد کرد؟ 3-آیا موقعیت و مشکل پیشآمده چهره و شهرت شهردار را زیر سؤال میبرد یا ممکن است باعث سلب اعتماد مردم شود؟ ظاهرا در این مورد برای تعریف مشکل باید به دنبال راهحلهای مختلف باشیم.
این اطلاعات نشان میدهد اگر نیروهای پلیس قبل از اینکه گروه موو قلمرو خود را بهطور کامل تجهیز کند وارد عمل میشدند،موفقیت آنها بیشتر بود."