چکیده:
خدمات، کالایی اقتصادی و غیرفیزیکی است که برای استفاده دیگران تولید می گردد و از آنجا که با افزایش بهره وری در بخش صنعت، نیاز به خدمات میسر می شود، بنابراین افزایش سهم بخش خدمات در درآمد ناخالص داخلی نشانگر پیشرفت آن کشور است. ناجا، سازمان خدماتی است و برای آنکه وضعیت بهره وری در آن مشخص گردد، نیازمند اندازه گیری خدمات ارایه شده می باشیم که اندازه گیری آن به دلیل آنکه بخشی از آن کیفی است، به سادگی امکان پذیر نیست. بهره وری معیاری است که به وسیله حاصل تقسیم ارزش ستاده ها به ارزش داده ها (منابع جذب شده) تعریف می شود و هدف از آن استفاده موثر از عوامل و منابع به کار رفته می باشد. اندازه گیری بهره وری در بخش خدمات پلیس با مشکلات زیادی روبه رو است. برای اندازه گیری بهره وری در بخش خدمات پلیس در نظر گرفتن کارایی، اثربخشی، انعطاف پذیری و نوآوری باید مدنظر قرار گیرد. استفاده از شیوه ای به نام خانواده معیارهای بهره وری مورد توجه است که این امر با شناسایی و طبقه بندی خدمات، تشکیل گروه های ویژه اندازه گیری با مشارکت کارکنان خبره و ناظران متخصص خارج از سازمان، شناسایی و تشخیص خدمات توسط این گروه ها، اولویت بندی اهداف و طراحی و توسعه معیارها، استفاده از تکنیک (طوفان مغزی) و جمع بندی معیارها و در نهایت تعدیل و اصلاح معیارها به طور دوره ای قابل انجام می باشد و به طور کلی این روش ضمن ایجاد آموزش و تربیت کارکنان به طراحی دوباره خدمات و شناخت مسایل و فرصت ها و برنامه ریزی راهبردی منجر می شود. پیشنهاد استقرار نظام بهره وری در ادامه کار که پس از تعیین شاخص های بهره وری، اندازه گیری و تحلیل عوامل موثر بر بهره وری، تدوین برنامه جامع بهبود بهره وری، اجرای برنامه و تعیین بازخورد منجر به افزایش کمی و کیفی ارایه خدمات به ارباب رجوع، افزایش رضایتمندی کارکنان و مردم، استفاده بهینه از منابع موجود، کاهش هزینه ارایه خدمات و در نتیجه کاهش ضایعات و صرفه جویی در منابع و افزایش عملکرد سازمان می گردد، به عنوان راهکار در این زمینه پیشنهاد می شود.
خلاصه ماشینی:
"استفاده از شیوهای به نام خانوادهء معیارهای بهرهوری مورد توجه است که این امر با شناسایی و طبقهبندی خدمات،تشکیل گروههای ویژهء اندازهگیری با مشارکت کارکنان خبره و ناظران متخصص خارج از سازمان،شناسایی و تشخیص خدمات توسط این گروهها،اولویتبندی اهداف و طراحی و وسعه معیارها،استفاده از تکنیک(طوفان مغزی)و جمعبندی معیارها و در نهایت تعدیل و اصلاح معیارها به طور دورهای قابل انجام میباشد و به طور کلی این روش ضمن ایجاد آموزش و تربیت کارکنان به طراحی دوبارهء خدمات و شناخت مسائل و فرصتها و برنامهریزی راهبردی منجر میشود.
پیشنهاد استقرار نظام بهرهوری در ادامه کار که پس از تعیین شاخصهای بهرهوری، اندازهگیری و تحلیل عوامل مؤثر بر بهرهوری،تدوین برنامه جامع بهبود بهرهوری،اجرای برنامه و تعیین بازخورد منجر به افزایش کمی و کیفی ارائه خدمات به اربابرجوع،افزایش رضایتمندی کارکنان و مردم،استفادهء بهینه از منابع کاهش هزینهء ارائه خدمات و در نتیجه کاهش ضایعات و صرفهجویی در منابع و افزایش عملکرد سازمان میگردد،به عنوان راهکار در این زمینه پیشنهاد میشود.
بر اساس دادههای موجود در مورد اعضای سازمان بهرهوری آسیایی،متأسفانه کشور ما در بین 81 کشور عضو،مقام ماقبل آخر و بعد از مغولستان را دارد(بنیاد مستضعفان و جانبازان،5731:1)که در این بین وضعیت بهرهوری در سازمانهای خدماتی نسبت به سازمانهای تولیدی بسیار نامطلوب است و این امر به دلیل فقدان معیارهای اندازهگیری و شاخصهای بهرهوری در زمینهء خدمات است که باعث میشود تلاشهای انجام گرفته به صورت مبهم و بدون جهت همانند پرتاب تیری در تاریکی باشد که ریشهء اصلی آن فقدان توجه به بهرهوری و چرخهء بهرهوری است."