خلاصه ماشینی:
"آیا همین توجه و سابقه کهن درباره پیدایش خط در ایران نمیتواند ما را به حقیقتی رهنمون باشد؟چگونه ممکن است ایرانیها در سه هزار سال قبل از این درباره مخترع خط و قوم و ملتی که خط داشته است بدون واقعیت و حقیقت سخن گفته باشند؟اگر این گزارشها فقط افسانه بوده پس چرا ملل دیگر از دیرباز چنین افسانهای ندارند؟و حتی بصورت افسانه ملی هم متوجه و متذکر خط و مخترع و مبدع آن نشدهاند؟هنگامی این افسانه در ایران جلب توجه میکند که آنرا با قدمت خط و آثار مخطوط بدست آمده بسنجیم و همبستگی میان قدمت و دیرینهگی آثار مخطوط را معیار کار و تحقیق قرار بدهیم.
اما درباره اینکه آیا مصریها واقعا و حقیقتا مبدع و مبتکر خط نقشی و علائمی(هیروگلیف)بودهاند باید گفت:با تحقیقاتی که در این مقاله انجام یافته نشان داده شده است که براساس حفریات و کاوشهائیکه در بین النهرین و مصر انجام گرفته و آثاری که بدست آمده است ثابت شده که در اواخر هزاره چهارم پیش از میلاد،کاسیهای ایرانی(کاشیها)با سپاهیانی که بساز و برگ نوین جنگی که تا آن زمان هیچیک از ملل آنچنان ساز و برگ نظامی نداشتهاند به بابل تاختند و پس از تصرف بابل در حدود 9 قرن در آنجا فرمان راندند و از آنجا بشمال آفریقا(مصر)نیز رفتند و از طرف دیگر قومی از کاشیها که بنام هیکسسها یا هوگسسها یا هوسسیا که تغییر لهجه یافته نام هوزها که همان خوزها یعنی مردم ساکن خوزستان باشند پس از اینکه فنیقیها را در خلیج فارس منکوب و تارومار کردند آنها نیز بمصر رفتند و چند قرن در مصر فرمان راندند و بنیان تمدنی پیشرفته را در مصر بنیاد نهادند."