خلاصه ماشینی:
"ثنویت در سنت ایرانی و مسیحی فرانسوا دوبلوا1 ترجمهء احمد قائم مقامی از نخستین باری که نوع بشر،شروع به اندیشیدن دربارهء منشأ عالم کرد،دو الگوی کیهانشناختی وجود داشته که بهویژه در تصویرپردازی جذاب به نظر آمدهاند:در یکی اعتقاد بر این است که همهء چیزهای جهان از اصل منفرد نخستینی نشئت میگیرند که کیهان را با تمام مظاهر پیچیدهاش آفریده است؛دیگری جهان را به مثابهء نبرد دو نیروی متضاد مینگرد که با یکدیگر مخالفاند و به هم آسیب میرسانند.
تنها چیز دیگری که واقعا دربارهء زندگی او میدانیم این است که در دورهء فرمانروایی تیتوس آنتونیوس پیوس،یعنی حدودا بین سالهای 138 و 161 م،به روم رفت و بنابراین،احتمالا در پایان قرن اول به دنیا آمده است،در زمانی که برخی از کسانی خود عیسی را درک کرده بودند،ظاهرا هنوز زنده بودهاند.
بنابراین به نظر من عقیدهء مرقیون دربارهء دو خدا نمیتواند ریشه در ثنویت ایرانی داشته باشد،بلکه از مفروضات خالص مسیحی ناشی میشود؛در درجهء اول از تعلیم پولس که میگفت عیسی بشر را با قربانی کردن خویش بر صلیب از قانون بازرهانیده است،و نیز اصرار خود مرقیون بر قرائتی کاملا تحت اللفظی از عهد قدیم و استنکاف او از تفسیر تمثیلی که میتواند تناقض میان قانون و انجیل را بپوشاند.
این عبارت را باید با تفسیر خود افراییم از بخش اول«سفر تکوین»مقایسه کرد که در آنجا همچنین تأکید میکند بر اینکه خدا نخست«آسمان و زمین»را آفرید و چنین ادامه میدهد که او بعدا هستیهای دیگر را به وجود آورد و(ظاهرا تنها برای نمونه)آبهای پنجگانه،باد،آتش،روشنی و تاریکی را در حملهای آشکار(اگرنه بیپرده)به باردیصان نام میبرد."