خلاصه ماشینی:
"لبخند با دیگران،ترجمان همدلی است؛لبخند بیدیگران گواه خودخواهی و خنده بر دیگران نشانهء پوکی و حقارت روح است.
دیوارها همیشه متهم به ایجاد«فاصله»هستند اما دستهای دیوارساز ما،خیلی زود تبرئه میشوند.
کسی که با خدا قهر است و هرگز با خودش آشتی نمیکند.
تبسم پنجرهها همیشه دلنشین است.
گشودن پنجره،پایانی بر بن بست اتاق است!
شرط زیارت آسمان،وداع با زمین است.
کسی که شب در جستجوی خورشید است همهء ستارگان برایش دست تکان میدهند.
کمی«آفتاب»مهر،اندکی«خاک»ساری،چند قطره آگاهی و نسیمی از باور برای باروری کودکان کافی است.
از پرستوها بیاموزیم که همیشه به سمت«بهار»مهاجرت کنیم.
شگفت است که تولد از«سر»آغاز میشود و مرگ از«پا»!
کسی که محبت نورزیده،لذت عمیق آسمانی شدن را تجربه نکرده است.
حبابها همیشه قربانی«هوای»درون خویشند.
آتش جهنم،آرشیو آتشاندوزان و آتشافروزان است.
جهنم،آتش خویش را از دنیا وام گرفته است.
شروع شکوهمند،بشیر پایانی شکوهمندتر است.
هیچکدام از چهار فصل قابل اعتماد نیستند،قابل اعتمادترین فصل،فصل پنجم زندگی است!"