چکیده:
مقاله حاضر کنکاشی دربارهء دیدگاههای مختلف راجع به علل بروز خشونت علیه دنیای غرب میباشد.رخداد 11 سپتامبر به عنوان نقطه عطفی بنیادین در این موضوع محسوب می ود.در بسیاری از تحلیلها این رخداد ترجمان تقابل جهان اسلام و نظام غرب دانسته میشود که در سالهای اخیر نظام بین الملل را به شدت تحت تاثیر قرار داده است.دنیای غرب و به ویژه ایالات متحده آمریکا با متمسک قرار دادن این رخدادها و عمده کردن پدیدهء تروریسم در موضعی تهاجمی واقع شد و به واکنشی نظامی و خشونتآمیز علیه بسیاری از گروهها و کشورهای اسلامی دست زد که به نوبه خود عکسالعملهایی را به وجود آورد.این کنش و واکنشهای متقابل موجد چرخهای از خشونت در صحنه جهانی شده است که به نوبه خود صلح و امنیت بین المللی را به مخاطره انداخته است.بسیاری از مسلمانان در کشورهای غربی به همین بهانه مورد تعرض،بازجویی،تعقیب و تهمتهای گوناگون قرار گرفتهاند.
نوشتار حاضر به بررسی پنج دسته از تحلیلها و دیدگاههای گوناگون در این باره میپردازد که عمدتا از جمعبندی نوشتهها و نظرات ارایه شده در مطبوعات و مکتوبات غربی و بعضا غیر غربی حاصل آمده است.این نظرات عبارتند از نظریه امپریالیسم،واکنش معکوس،کاهش نقش دولتها، اسلامگرایی و برخورد تمدنها که پس از توصیف و تشریح هریک،عمده انتقاداتی که بر آنها وارد است نیز مورد بررسی قرار میگیرند.ایده مقاله حاضر این است که تحلیلگران غربی نتوانستهاند به یک رهیافت جامع و کامل دربارهء علل بروز خشونتها بپردازند.در عین حالیکه هرکدام از آنها میتوانند گوشهای از دلایل مربوط به وقوع این رخدادها باشند.مجموع این دیدگاهها میتواند توسط دانشگاهیان و صاحبنظران مورد استفاده قرار گیرد تا با ترکیب مناسب متغیرهای مختلف در رشتههای گوناگون و مرتبط از آن برای توضیح چرایی وقوع خشونتها استفاده شود.
خلاصه ماشینی:
"بسیاری از تحلیلها این رخداد ترجمان تقابل جهان اسلام و نظام غرب دانسته میشود که در سالهای
ایده مقاله حاضر این است که تحلیلگران غربی نتوانستهاند به یک رهیافت جامع و کامل دربارهء علل بروز خشونتها بپردازند.
مدافعان این نظر در توضیح معتقدند که برخی از اعمال مشخص آمریکا و نه همه آنها
در این نظریه کشورهای غربی به سرکردگی آمریکا تمام تلاش خود را
آمریکا از رژیمهای غیر مردمی حمایت به عمل میآورد باید منتظر واکنش منفی آنان نیز باشد بنابراین بروز رفتارهای ضد امریکایی در جهان اسلام عمدتا زاییده سیاستهای
است مسلمانان از دولت آمریکا متنفر باشند اما این احساس نمیتواند به حملات
است که به این ترتیب چرایی شکلگیری پدیدهء خشونت علیه غرب را توضیح دهد.
و سایر گروههای مبارز در آنها به خاطر اقدامات فعال آمریکا نبوده بلکه برعکس بهدلیل عدم اقدام کافی و لازم از طرف آن بوده است.
برای توضیح شکلگیری خشونت علیه غرب مورد استفاده قرار میگیرد.
این استدلال حاصل رهیافتی است که بر تاثیر روند جهانی شدن در نظام بین الملل تاکید
و اجتماعی مبتنی بر ارزشهای غیردینی مضمحل شده است و نظام غربی نیز دیگر کارآیی ندارد و جهان اسلام باید که هویت خود را تقویت کند تا به عنوان یک
بنابراین این حرکت یک حرکت اسلامی نیست و در رده سایر حرکتهای سیاسی مشابه قرار میگیرد به اعتقاد اینان بنلادن یک فرد
تروریستی ایجاد میکنند این رهیافت فکری با انتقادهای زیادی مواجه است عدهای به
فرهنگ در فهم نفرت دنیای اسلام نسبت به غرب تاکید میشود،اما با این وجود"