خلاصه ماشینی:
"23 ازاینرو تصمیمگیرندگان سیاست خارجی ایران برای جلوگیری از انزوای فزاینده در دنیای سیبرنتیک،میبایستی سیاست برونگرایی جهت افزایش رشد ناخالص ملی از یک سو و تکوین فرآیند جذب سرمایهگذاری خارجی را پیشه میکرد،زیرا حلقههای ارتباطی بالقوه نظام بین الملل متغیرهایی هستند که تنها در صورت آزاد شدن آنها و بالفعل شدن این استعدادهای درونی میتوان همگام با جهان در حال تغییر و همگن با نیازهای جامعه جهانی حرکت نمود از طریق اتخاذ سیاست خارجی مناسب در عصر وابستگی متقابل و همچنین تأکید بر سیاست برونگرایی اقتصادی به اهداف اقتصادی نظیر جذب سرمایهگذاری خارجی، ورود به بازار جهانی تجارت و در نهایت توسعه اقتصادی نایل آمد و این مستلزم ایجاد تغییراتی در مشی سیاست خارجی در عصر جهانی شدن بود و عباراتی دیگر جهانی شدن ما را ناگزیر به پذیرش مؤلفههای جدیدی در سیاست خارجی خود گردانید.
ا. ایران بر اثر توجه تصمیمگیرندگان دستگاه سیاست خارجی به عوامل نظامگرایانه و محیط بین الملل در دوره ریاست جمهوری آقای رفسنجانی به طور نسبی معتدل گردید و سپس در دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی تحت تأثیر فرآیند جهانی شدن و توجه بیشتر به فرآیندهای نظام بین الملل به سمتگیری میانهروی، جهت جلوگیری از تهدیدها و استفاده از فرصتها و حضوری فعال برای کسب منافع ملی در سطح بین المللی روی آورد.
زیرا جمهوری اسلامی ایران برای گریز از انزوا در عصر وابستگی متقابل،در سیاست خارجی خود میبایستی موضع همکاریجویانهای با نظام بین الملل اتخاذ میکرد و مستلزم این امر هم دوری گزیدن از جهتگیریهای تجدید نظر طلبانه و رادیکالی بود،زیرا بنا به اعتقاد روح اله رمضانی:«ایران انقلابی نمیتوانست خود را به طور کلی از روند جهانی شدن دور نگه دارد»."