چکیده:
در دوران پس از جنگ سرد،ایران به تدریج به یکی از شرکای مهم مسکو تبدیل شد.در دوره جدید،ایران و روسیه با مسائل و مشکلات بزرگی-به ویژه تهدید ایالات متحده-مواجه شدهاند که آنها را مجبور به افزایش همکاریها در حوزههای مختلف،مخصوصا در حوزه نظامی کرده است.افزایش همکاریها بین ایران و روسیه به حدی بوده است که این سؤال را در ذهنی میپروراند که آیا این روند به سوی یک اتحاد استراتژیک و بلندمدت میان دو کشور پیش میرود؟نویسندهی مقاله«تنگناهای اتحاد استراتژیک بین ایران و روسیه»که دانشجوی دکترای روابط بین الملل میباشد،روشن میسازد که علی رغم جو دوستانهای که بر روابط دو کشور در دهه گذشته حاکم بوده،ولی باید گفت ایران هرگز نمیتواند به روسیه اعتماد داشته باشد،زیرا ذهنیت و تصورات ایرانی نسبت به روسیه منفی است و این خود،همواره مانعی بزرگ در تعاملات ایرانی-روسی قلمداد میگردد.با آگاهی بر این وضعیت این پرسش مطرح میشود که آیا اصلا میتوان صحبت از احتمال اتحاد استراتژیک و بلندمدت بین دو کشور نمود؟مقاله در راستای پاسخ به این پرسش، حرکت نموده است. در سال 1999 کشورهای آسیایی با عنایت به ضرورت ایجاد نهادی مشابه پارلمان اروپا در سطح قارهی آسیا،به تأسیس «مجمع پارلمانی آسیایی برای صلح»اقدام نمودند.در مقالهای با همین عنوان،هدف اولیهی تأسیس این نهاد که همانا برقراری ارتباطی نزدیک میان اعضای پارلمانهای کشورهای آسیایی بوده،توضیح داده میشود و چگونگی امکان حمایت از قواعد حقوق بشر و گسترش و ترویج صلح و امنیت برای ملل آسیایی تشریح میگردد.نویسندهی مقاله که از پژوهشگران دانش آموختهی کارشناسی ارشد حقوق عمومی دانشگاه تهران میباشد،ضمن معرفی ساختار و ارکان درونی این نهاد آسیایی،آخرین فعالیتهای آن را مورد بررسی اجمالی قرار میدهد. بحت تأمین مالی بخش مسکن و برقراری جریان باثبات نقدینگی با اتکا به سرمایههای بخش خصوصی از دیرباز به عنوان چالش اساسی دولتها در تأمین مسکن خانوارهای با درآمد متوسط و پایین،مطرح بوده است.کشورهای توسعه یافته با گسترش و تعمیق بازارهای رهن(اولیه و ثانویه)این معضل اساسی را حل کردهاند.مقاله«راهبردهای نوین در حل معضل مسکن»که توسط خانم جهانگرد دانشجوی دکترای اقتصاد دانشگاه تهران به رشته تحریر درآمده،به بررسی ساختار بازارهای ثانویهی رهن به عنوان یک راه حل مناسب میپردازد.نویسنده اشاره میکند که موانع بسیار زیادی به ویژه در ایران سر راه این نوع بازارهاست که مهمترین آن فقدان زیرساختهای قانونی و مقرراتی در ایران است. طی دهه گذشته،ایالات متحده بیشترین استفاده را از زور با توسل به ماده 51 منشور ملل متحد در پاسخ به تهدیدات قریب الوقوع و حملات آتی به عمل آورده و در این مدت به کشورهایی که در مظان حمایت از تروریسم و سلاحهای کشتار جمعی قرار داشتند، حمله کرده و اقدامات خود را تحت عنوان دفاع از خود موجه جلوه داده است.مقاله«واکنش شورای امنیت به رویه دولتها در مبارزه با تروریسم»نشان میدهد که چگونه این رویه آمریکا در پرتو حق دفاع(جنگ پیشدستانه و جنگ پیشگیرانه)تعریف و عملیاتی گردید.این نوشتار درصدد بررسی تفسیر موسع دولتها از مفهوم استفاده از زور و واکنش شورای امنیت سازمان ملل به رویه جاری دولتهاست و اینکه دولتی بدون تأیید و مجوز صریح شورای امنیت،در برابر تهدیدات غیر مستقیم،از حق پاسخ بهرهمند هست؟
خلاصه ماشینی:
"البته اگرچه با توجه به وضعیت حاکم بر نظام بین الملل و الگوی تعاملات ایران و ایالات متحده برخی از ضرورت گسترش همکاریهای استراتژیک ایران با روسیه دفاع میکنند ولی باید از این عوامل نیز غافل نباشیم که روسیه خود اسیر مسائل و مشکلات اقتصادی،سیاسی و اجتماعی بیشماری است که اعتماد به اتحاد با آن کشور را برای هر کشوری سست مینماید و اصلا دولت ایران برای حل مسائل و مشکلات خود پیش از آنکه به فکر اتحاد و ائتلاف با سایر قدرتهای بزرگ مانند روسیه بیافتد،میتواند راههای بهتری را امتحان نماید از جمله تلاش برای حل مسائل سیاسی خود با اروپا و حتی در گامی فراتر بهبود روابط با ایالات متحده آمریکا به عنوان نیرومندترین بازیگر کنونی عرصه بین الملل که از این طریق بسیاری از نگرانیهای دولت ایران نیز حل خواهد شد.
بر اساس وضعیت حاکم بر عرصه بین الملل که فشارهای جدی را بر هر دو کشور ایران و روسیه وارد میکند و با توجه به نیازهای نظامی،روانی و پرستیژیکی ایران،برای ایفای نقشی مهم حد اقل در سطح منطقهای،رفع تهدیدات ملی، از سوی دیگر فشارهای اقتصادی وارده بر روسیه و نیز تلاش این کشور برای حفظ حد اقل جایگاه و نقش بین المللی خود،ایران و روسیه در مسیر گسترش همکاریها در سطوح مختلف به ویژه نظامی/استراتژیک حرکت نمودهاند ولی این تعاملات در شکل همکاری و در قالب روابط حسنه مانده است و به نظر یک نیروی نامریی مانع از نزدیکی بسیار زیاد ایران به روسیه و اعتماد گسترده ایران به آن کشور میشود."