چکیده:
با کانت چرخش عظیمی در تاریخ تفکر غربی صورت گرفت و او از محورهای تاریخ فلسفه غرب است.بی او و هایدگر،نسبتهای متعددی وجود دارد.مهمترین اثر هایدگر کتاب«وجود و زمان»است که به اعتقاد بسیاری مهمترین کتاب فلسفی قرن 20 است.بعد از کتاب«وجود و زمان»هایدگر،بخش عمدهای از مهمترین آثار هایدگر در مورد کانت است.یعنی کتاب«تفسیر پدیدارشناسی نقد عقل محض»کانت،و«کانت و مسئله ما بعد الطبیعه»که مستقیما به بحث کانت اختصاص داده شده است.در واقع هایدگر با کانت دیالوگی برقرار میکند و این دیالوگ الگویی میشود که هایدگر آن را با متفکران دیگر مثل هگل و نیچه نیز تکرار میکند.بین هایدگر و کانت یک نسبت بسیار مهم وجود دارد و این نسبت برمیگردد به زبان خاص هایدگر و دشواری زبان او.
خلاصه ماشینی:
"تفسیر هایدگر از این نظر خاص است که اکثر تفسیرهایی که از کانت صورت گرفته اپیستمولوژیک است به این معنا که کتاب«نقد عقل محض»کانت را مهمترین کتاب معرفتشناسی تاریخ تفکر غرب یا لا اقل تاریخ فلسفه دوره جدید تلقی کردهاند و معتقدند نقد عقل محض،مهمترین مسئلهاش تعیین حدود معرفت است.
هایدگر در کتاب وجود زمان میکوشد به مسئله استعلا جواب دهد و نشان دهد که نه تنها رابطه انسان با جهان امکانپذیر است بلکه این رابطه اجتنابناپذیر است و اساسا وجود انسان چیزی نیست جز نسبت داشتن وجود آدمی با وجود،با هستی،با جهان و اینها تعابیری هستند که یک نوع شبکه مفهومی را باهم تشکیل میدهند.
خطوط کلی تفسیر هایدگر از کانت نشان دادن این مسئله که وجود مهمترین بحث کتاب نقد عقل محض است یعنی کانت میخواهد به وجودشناسی بنیادین بپردازد از نظر هایدگر،کانت به آنتولوژی بنیادین میپردازد.
از نظر هایدگر،مسئله اصلی کانت تحت عنوان نقد عقل محض،شناخت ساختارهای وجودی و وجودشناختی انسان است به این اعتبار که آیا انسان میتواند با وجود و وجود فی نفسه ارتباط داشته باشد یا نه؟ به نظر تفسیرهای رایج اپیستمولوژیک،فلسفه کانت،فلسفه انتقادی است و با فلسفه کانت میتوان همه فیلسوفان گذشته را مورد نقد قرار داد.
از نظر هایدگر بحث شاکلهسازی مفاهیم محض فاهمه یعنی بحث از رابطه زمان و مقولات،قلب نقد عقل محض است و کانت در شاکلهسازی در پی نشان دادن این است که چگونه زمان افقی است که وجود فی نفسه خود را بر ما آشکار میکند."