چکیده:
توسعة همهجانبه و تعمیق بازار سرمایه به عنوان موتور محرکة توسعة
اقتصادی نیازمند اعتماد عموم مشارکتکنندگان به کارایی و درستی آن، در تعیین قیمت
عادلانة اوراق بهادار است. مسلما شناسایی الگوی رفتاری دستکاری قیمت و طراحی یک
الگوی (مدل) کمی برای پیشبینی احتمال وقوع دستکاری قیمت در بورس اوراق بهادار
تهران، نقش مؤثری در راستای شفافیت بازار، قیمتگذاری منصفانة داراییهای سرمایهای،
ارتقای کارایی بازار و نهایتا تخصیص بهینة منابع مالی به حوزههای اقتصادی خواهد
داشت. در این مقاله، ابتدا با بررسی چارچوب نظری دستکاری قیمت و پژوهشهای انجامشده
در بازارهای بورس جهانی، انواع دستکاری و بسترهای ایجاد آن شناسایی شد و سپس با
بررسی روند بازده همة شرکتهای پذیرفتهشده در بورس طی دورة زمانی1381-1383 و مقایسة
آن با مباحث نظری دستکاری، شرکتهایی که دستکاری شدهاند، شناسایی شد و در مرحلة
بعد، با مطالعة موردی این شرکتها، عوامل تأثیرگذار بر دستکاری مشخص و سرانجام، یک
الگوی رگرسیون لوجستیک باینری برای پیشبینی احتمال وقوع دستکاری برازش شد. با
آزمونهای آماری انجامشده روی الگو، مشخص شد که امکان پیشبینی احتمال وقوع دستکاری
قیمت بر اساس الگوی برازششده وجود خواهد داشت.
خلاصه ماشینی:
"معرفی ابزارهای مختلف و متعدد مالی برای مصونسازی سرمایهگذاران از نوسانهای شدید قیمت اوراق بهادار از یک سو و همبستگی بازارهای مختلف مالی در گسترة منطقهای و جهانی از سوی دیگر، باعث شده است که تبعات ناشی از دستکاری در یک بورس اوراق بهادار یا بازار، محدود به آن اوراق بهادار یا آن بازار نباشد؛ چرا که در اغلب موارد ممکن است به عناوینی قیمت یک نوع قرارداد مشتقه یا سایر محصولات مثل یک نوع سهام ممتاز قابل تبدیل، به قیمت بعضی اوراق بهادار گره خورده باشد که در این صورت، هر گونه تحریفاتی در قیمت اوراق بهادار مربوطه، کارایی این نوع ابزارهای مالی را متأثر کرده و مشارکتکنندگانی را که اقدام به صدور چنین ابزارهایی کردهاند، با ضرر و زیان هنگفتی مواجه میسازد.
روشهای محاسبة شاخص (methods for calculation of index) از جمله نشانگرهایی که نشاندهندة وضعیت جاری و کلی بازار اوراق بهادار است، شاخصهایی است که در بازارهای اوراق بهادار محاسبه میشود و همانند دماسنجی نشاندهندة وضعیت حاکم بر بازار است و در اغلب موارد مبنای تصمیمگیری بسیاری از سرمایهگذاران برای سرمایهگذاری در اوراق بهادار است، لذا هر گونه نارسایی که جامعیت و درستی آنها را متأثر کند، فرصتی را برای برخی افراد فراهم خواهد کرد که از این نارساییها در راستای منافع فردی خود استفاده کنند؛ بدین جهت در محاسبة شاخصها لازم است که اجزای تشکیلدهندة آن، به طور منظم بازبینی شوند که در صورت لزوم، تعدیلات لازم برای منعکس کردن فعالیتها و اقدامات شرکت، سهام منتشرشده و بازخریدشده و سایر رویدادهای با اهمیت اعمال شود."