خلاصه ماشینی:
"»اگر هم مادر سکوت را بشکند،میگوید که این کار او تنها از روی محبت است.
هرچند در ابتدا شاهد نمونههایی از مشکلات پیچیدهء مادر هستیم،اما این ابهام نیز وجود دارد که آیا اریکا میخواهد شانس پیانیست بودن کنسرت را از دست بدهد یا این که فقط قصد دارد مادرش را با این کار ناراحت کند.
البته ما تنها نشانههایی از سرپیچیهای اریکا میبینیم، مثل وقتی که مادر قصد دارد برای خرید خانه پول جمع کند،ولی ولخرجی میکند و لباسهایی میخرد که هیچوقت آنرا را نمیپوشد.
این رمان در واقع شاهکار نویسنده به شمار میرود و پس از ساخت فیلمی از روی آن توسط کارگردان اتریشی،میشل هانکه که جایزهء جشنواره سینمایی کن را در سال 1002 از آن خود کرد،شهرت بسیاری یافت.
او هم شخصا آدم خشنی است و در منطقهای از شهر هم زندگی میکند که همسایههای اطراف از اعمال خشونت نیست به دیگران به نوعی خود را نشان (به تصویر صفحه مراجعه شود) میدهند،به خصوص به سوفی."