خلاصه ماشینی:
"از دانشمند محترم: دکتر ناظرزاده کرمانی ابوذر غفاری راستگو،راست،اگر چندین زیان بینی بگذر از کذب و گر سود در آن بینی گر زبان تو،بتو سود رساند از کذب بس زیانها که هم از دست زبان بینی راستی پایهء تقوی بود و زینروی اینت آن سود که از راست زیان بینی این جهان هست گذرگاه پرآشوبی بدو نیکش همه چون برق جهان بینی جهد کن تا که سیهدل نروی از آن گرچه آزار فراوان ز کسان بینی روش پاک ابوذر چو بیاد آری معنی صدق در او نیک عیان بینی اوستاد است بحقگوئی شاگرد علی پیر اگر هست در او عزم جوان بینی بگشا چشم دل این دم که ابوذر را بیگنه در ره تبعید روان بینی *** من ثناخوان علی هستم و یارانش آشکار از سخنم عشق نهان بینی ای رهگذر!1 اگر روزی گذارت بر یگستان بیآب و گیاه (ربذه)افتاد،آنجا لختی درنگ کن؛قطرهء اشکی بیفشان و آهی از سینه برآور؛و بارواح مقدس همه پاکان و نیکانی که در راه رضای پروردگار؛تن برنجها و شکنجههای گوناگون درداده؛اما سر تسلیم در برابر جباران بیباک فرود نیاوردهاند؛ درود بفرست.
مقامها اختصاص بآنان داشت که بدودمان بنی امیه بستگی و پیوستگی داشتند،صد هزار دینار یک جا بکسانی نظیر عبد الله خالد اموی داده میشد!حکم پسر عاص نیز همین مبلغ را دریافت میکرد و به پسرش حارث نیز چنین بذل و بخششهائی میشد و در همان حال مسلمانان پاک و دینداری که با فداکاری آنان اسلام قوا یافته بود و تهیدست یا تنگدست بسر میبردند و خون میخوردند و انتظار بهبود اوضاع را میکشیدند و چون گستاخی از اندازه گذشت،تنی چند از یاران پیغمبر بر گرد هم جمع شدند و بمشورت پرداختند و پس از تبادل نظر بهتر آن دانستند که نامهای بعثمان بنویسند و در آن یکایک خطاها و اشتباهانت و کارهای ناروا را یادآور شوند تا مگر جانشین سوم پیغمبر بخود آید و بیش از این تبهکاریهات ادامه پیدا نکند."