خلاصه ماشینی:
"در اینکه(برخلاف الگوی جا افتادهء مکتب روسی)در ایران هرگز اقتصاد بردهداری وجود نداشته است،هرگز نظام فئودالی به آن معنای مشخص اروپاییاش شکل نگرفته است،هرگز حاکمیت به آن مفهوم دقیق اقتصاد سیاسی غربی نمایندهء یکی از طبقات جامعهء ایرانی نبوده است و همهء طبقات متکی به دولت یا تحت سلطهء آن بودهاند،که دولت در فوق طبقات(یعنی ورای جامعه)و نه فقط در رأس آنها قرار داشته و در نتیجه در خارج از خود مشروعیت مستمری نداشته،بلکه مشروعیت آن اساسا ناشی از واقعیت قدرت آن بوده است.
یکی از آن سؤالها این است: چرا و بر چه اساسی در هنر عرب،از دوران باستان،نمایش تن برهنهء انسان(و حتی نمایش پروردگار به صورت انسان برهنه یا نیمه برهنه)سنت بوده است درحالیکه در ایران و بین النهرین پیش از اسلام(نظر اسلام روشن است)تن انسان تقریبا همیشه پوشیده تصویر میشود؟ (کتاب از انگلیسی به فرانسه ترجمه شده و از انتشارات هاشت است.
چون در شش هفت سال گذشته غیر از سه مجموعهء شعر:«یار خوشچیزی است»،«لبریختهها»و«از گلوی سرخ سهراب»-که به ترتیب دوستان شاعر:رضا براهنی،ید الله رؤیایی و فرامرز سلیمانی برایم فرستادهاند-و شمارههای اخیر «کلک»،دسترسی به کتابهای جدیدا منتشر شده به زبان فارسی نداشتهام،به ناچار آن دسته از خوانندگان«کلک»را که زبانهای دیگری،به ویژه انگلیسی،میدانند با چند کتاب تاره و جالب آشنا میکنم؛به این امید که با توجه به مشخصات مربوط،علاقهمندان به هنر و ادبیات مدرن و معاصر بتوانند به طریقی به آنها دست یابند."