خلاصه ماشینی:
"با نگاهی گذرا به جامعه و اطراف خود میتوان دریافت که اکثر کودکان و نوجوانان که به بزهکاری،ناسازگاری و کژخویی گرفتار شدهاند بتدریج به علت عدم شناخت به موقع و درست علل ناسازگاری و درمان صحیح، به سایر اختلالات نیز گرفتار شده و اکثرا در اثر عوامل متعددی از جمله برچسب خوردن،دوستان ناباب و خشونتبار و جنایات و جرائم گوناگون دست میزنند که آتش آن دامنگیر تمام افراد جامعه میشود.
همچنین ممکن است ناسازگاری به صورت اضطراب بیدلیل، ترسهای غیر منطقی،افسردگی و اختلالات در ارتباط با دیگران بروز کند که به آن«ناسازگاری عاطفی»گفته میشود و یا ممکن است ناسازگاری بصورتی نمایان شود که فرد برای حل مشکلات و مسائل خود مجبور باشد با اصول، قوانین و ارزشهای اجتماعی مورد قبول اکثریت درگیر شود در این صورت آن را«ناسازگاری اجتماعی»مینامند.
عیار خودکشی با سن مربوط است و پس از بلوغ این عیار به سرعت افزایش مییابد و معمولا خودکشی در فصل بهار و تابستان بیشتر است و همچنین بین افسردگی با خودکشی رابطه معنیدار وجود دارد و احتمالا خودکشی در همه انواع اختلالات افسردگی زیاد است و حتی میل به خودکشی در یک سوم کسانی که از افسردگی رنج میبرند وجود دارد و در دو سوم آنهایی که با افسردگی شدید دست به گریبان هستند مشاهده میشود.
به صورت کلی با کسانی که اقدام به خودکشی میکنند ضروری است ملاحظات درمانی زیر صورت گیرد: -1 مهار فیزیکی-2 درمان دارویی-3 بستری کردن در بیمارستان-4 مداوای مسائل طبی -5 مداخله در بحران که در روش مداخله میتوان از روان درمانی حمایتی،تعدیل محیط اجتماعی،و مذاکره با سیستمهای حمایتی مثل والدین، همسر و دوستان کمک گرفت."