خلاصه ماشینی:
"و در مورد این که از صفات هدایتگران این است که خود هدایت یافته باشند میفرماید:«اگفمن یهدی الی الحق اگحق اگن یتبع اگم من یهدی الا اگن یهدی فما لکم کیف تحکمون»(8)آیا کسی که به حق هدایت میکند سزاوار است تبعیت شود یا کسی که تا هدایت نشود راه هدایت را نمیداند، پس چگونه داوری میکنید؟قرآن حجیت و اعتبار عقل را نه تنها در قلمرو حکمت نظری و اثبات وجود خدا و صفات ذاتی او به رسمیت میشناسد، بلکه در قلمرو حکمت عملی وحسن و قبح افعال نیز پذیرفته است، چنان که در بسیاری از آیات، رسالت پیامبر را تذکر، موعظه، امر به معروف و نهی از منکر میداند، و واضح است که تذکر و موعظه در جایی است که مخاطب خود حسن و قبح و سود و زیان کاری را میداند، ولی چون دچار غفلت شده و یا احتمال غفلت زدگی در مورد او میرود، به تذکر و وعظ نیاز دارد.
(21)البته کسی مدعی این نیست متکلمان عقلگرا مانند معتزله و امامیه و فیلسوفان الهی اعم از مشائی و اشراقی در بحثهای خود مرتکب هیچ اشتباهی نشدهاند، که چنین ادعایی در مورد انسانهای غیر معصوم جز گزافه گویی نیست، بلکه سخن در این است که در اثبات و تبیین عقاید دینی و دفاع از آنها در مقایسه با ظاهرگرایان وحس گرایان توفیق بیشتری داشته و لغزشهای کمتری نیز داشتهاند و پارهای از مخالفتها با عقاید دینی نیز که به آنان نسبت داده شده است، در حقیقت مخالفت با برداشتهای سطحی همان ظاهرگرایان بوده است، نه مخالفت با مسلمات و ضروریات دینی، نظیر اعتقاد به عقول مجرده، وعدم حدوث زمانی موجودات ابداعی و امتناع اعاده معدوم و نظایر آن."