خلاصه ماشینی:
"اینان جوانانی بودند که در جو اختناق رضاخانی با روحانیت آگاه و دلسوز ارتباط چندانی نداشتند و آموزشها و الگوهای تربیتی آن عصر هم نتوانسته بود جاذبه لازم را برای آنان به وجود آورد و از طرف دیگر هم، اهمیت زیاد مسائل اجتماعی در نظر جوانان به اعتبار جوانی وشور و نشاط زمینه جذب آنان به مارکسیسم شد و حزب توده با فعالیت گسترده، قوتی گرفت و در سراسر ایران، حتی در همین قم، فعالیت میکرد.
در یک دوره حدود بیست ساله، مرکزثقل مسائل مورد بحث در مجامع علمی و فرهنگی شبهات والقائاتی بود که از ناحیه مارکسیسم، کمونیسم و سوسیالیسم مطرح میشد و حوزه علمیه را به چالش فرا میخواند اما اهمیت مسائل مارکسیستی همیشگی و ابدی نبود، با کودتای 28 مرداد سال 1332 به تدریج تبلیغات مارکسیسم کم رنگ شد و قدرت تشکیلاتی آنان تا حدود زیادی درهم شکست؛ هرچند افکار و اندیشه های آنها، در دانشگاهها و در بعضی از محیطهای کارگری وروشنفکری همچنان تا سالهای بعد مطرح بود.
در این دوره، که آن را دوران علوم انسانی نام نهادیم، مرحوم مطهری با توجه خاصی به مسائل و مشکلاتی که از این ناحیه برای جامعه اسلامی پیش آمده بود، تلاش و مبارزه کرده است.
ایان باربور (متکلم مسیحی معاصر) در کتاب «علم و دین» (2) برای بررسی نظریه سازگاری و یا ناسازگاری علم و دین، دورههای مختلف فکری دوران جدید غرب و انواع واکنشهایی را که از جانب متکلمان مسیحی در مقابل تحولات علمی پدید آمده است توضیح میدهد."