به نظر میرسد که این توافق نظر وجود دارد که هر نوع ابتکار در زمینه توسعه و جمعیت،باید تأمین نیازهای اساسی انسان را به نحوی گسترده،سر لوحه کار خود قرار دهد تا به تبع آن نابرابری در جامعه کاهش یابد.
اگرچه در چند دهه گذشته،در اغلب کشورهای رو به توسعه،شاهد پیشرفتهای قابل توجهی در زمینه ایجاد تسهیلات آموزشی هستیم و در این کشورها ثبتنام کودکان لازم التعلیم،نرخ باسوادی،رشد آموزشهای فنی،حرفهای و توسعه مهارتهای علمی،افزایشی چشمگیر داشته است،اما رشد سرسامآور جمعیت به موازات مخدوش شدن الویتهای توسعه در بسیاری از این کشورها،ریشهکن ساختن جهانی بیسوادی را،به وظیفهای دشوار بدل کرده است.
با آنکه دستاندرکاران جملگی تصدیق میکنند که سرمایه انسانی دستکم به اندازه سرمایه فیزیکی برای توسعه اقتصادی-اجتماعی اهمیت دارد،ولی به هر روی این سرمایه انسانی است که در زمان بحرانها و تنشهای اقتصادی بیشترین آسیب را میبیند و بودجه کشور نیز ناگزیر هزینه بیشتری را متحمل میشود.