خلاصه ماشینی:
"ترجمه و تالیف:مسعود میرمهدی روانشناسی افسردگی (به تصویر صفحه مراجعه شود) فرهنگ خجالت،تو را از همه زندگی باز میدارد؟ آیا تا به حال به این مورد فکر کردهاید،خجالت از کجا ریشه میگیرد و چه نقشی در زندگی افراد ایفا میکند؟چرا در فرهنگ یک کشور، موضوع خجالتزدگی از فرهنگ کشور دیگر متمایز است؟آیا خجالت عاملی بازدارنده است یا عامل پیشرفت فردیایست؟راستی خجالت چیست؟ سن حس خجالت از نظر محققین گوناگون دیده میشود از چند ماهگی تا 1 یا 2 سالگی که با اولین حسهای خجالت ایجاد شده اولین تجربههای فردی نیز همراه است تجربههای مانند استقلال،خودآگاهی معمولا توقع و انتظار بیش از حد توان عامل بروز حس خجالت در فرد است،خجالت از عدم تحقق این انتظارات خود ساخته است.
چرا که فقدان هویت فردی یکی از مسبب های مهم خجالت است و چنانچه کودکی و یا نوجوانی بجای تشویق برای کارهای خود(یک نقاشی یا یک شعر)که خودش آنها را مثبت و فوق العاده میبیند مورد تمسخر واقع و یا تنبیه شود حس اعتماد به نفس در او کشته میشود.
در ابتدای این مقاله به بعضی از عوامل حس خجالت اشاره شد در اینجا به عوامل دیگر مانند نقش بازی کردن به خاطر ترس از پذیرفته نشدن وجود ذاتی خود نیز اشاره شده و یا به[رفتار کاملگرایی]به عنوان عاملی بر علیه رسوایی فرد و خجالتزدگی اشاره میشود.
مشخصه این بیماری روانتنی(پسیکو سوماتیک)واکنشهای فیزیکی است که معمولا در شرایط هیجانزدگی نیز تجربه میشود مانند 1-عرق کردن،تپش قلب یا لرز در موقعیت ترس 2-لکنت زبان یا سرخ شدن و سرگیجه رفتن در حالت خجالت و 3-انقباض عضله، سردرد و بالا رفتن فشار در حالت خشم."