خلاصه ماشینی:
"با وجود تمام تأکیدهایی که بر شباهت تفکر کودکانه و شاعرانه میشود،این سؤال پیش میآید که آیا این نوع خاص بهرهگیری از زبان و تفکر،به شکلی آگاهانه و هدفدار توسط شاعر انتخاب و تمرین نمیشود؟و آیا میتوان از شباهت بیانی نتیجه گرفت که فکر خلاقه همان روندی را در شاعر طی میکند که به طریقی خامتر و سادهتر در کودک طی میکند؟ امینپور،در نسخهء اصلی پژوهش خود،سعی (1).
متأسفانه هرگونه بحثی در این زمینه به دلیل عدم دسترسی به نسخهء اصلی پژوهش،غیر مستند و یا شاید اشتباه به نظر برسد، چرا که این مقاله همانگونه که در مقدمهء آن آمده است،چکیدهء بخش اول از پژوهشی مفصل است و به شکلی که در پژوهشنامه ارائه شده است،جای سؤالهای بسیاری را برای خواننده باقی میگذارد.
آیا نگاه کودکانه به جهان،ویژگی ازلی شعر است،یا از تجربههای شخصی بعضی از شاعران نشأت میگیرد؟به نظر میرسد که این نوع خاص از نگاه،به طریقی در هنرهای انتزاعی دیگر،مثل نقاشی مدرن و مجسمهسازی نیز مشاهده میشود و ظاهرا نویسندهء مقاله نیز در بخش دوم تحقیق خود،دربارهء نقاشی صحبت کرده است.
شاید این مشاهدات با دستاوردهای جدید روانشناسی قابل تبیین باشد، ولی بدیهی است که نظریههای پیاژه نمیتواند توجیه مناسبی برای آنها ارائه دهد.
به هر حال پژوهش قیصر امینپور،نقطهء آغاز خوبی برای شروع این بحث است و البته به نظر میرسد که نسخهء اصلی پژوهش،به بسیاری از پرسشهای ما در این زمینه پاسخ میگوید که متأسفانه چاپ کامل آن فعلا میسر نشده است."