خلاصه ماشینی:
"»42 آخرین نکتهای که دربارهی مفاهیم نسبیت زبانشناختی و دلبخواهی بودن زبان(مفاهیمی که نقش تعیینکننده در نظریهی جدید فیلم دارند)باید خاطر نشان ساخت،این است:گزارشهایی که سینما را گفتمان میدانند و آن را با زبان مقایسه میکنند،این قیاس را تا کجا استوار بر ویژگیهای محدود[زبان]مسیازند به جای این که زبان را به عنوان یک چیز جامع بدانند؟به عنوان مثال چارلز هاکت زبانشناس در تلاش برای متمایز کردن زبان انسان از نظامهای ارتباطی حیوانات،مجموعهای متشکل از سیزده ویژگی خیالی فراهم آورده است که منحصرا خصلت نمای زبان انسان هستند.
تأکید بر این که تصاویر سینمایی هم چون نشانههای شمایلی هستندکه بنیان ارجاعی آشکاری دارند و مهارتهای بصری حاصل از دنیای واقع را به نمایش تصویری تعمیم میدهند،به معنای انکار وجود مهارتهای بار گرفته از رسانه که در درک تصویر متحرک به کار میآیند نیست،اما این تأکید جایی کوچکتر از آن چه الگوی مبتنی بر دالهای دلبخواهی-رابطهای برای آنها قابل بود،به آنها اختصاص نمیدهد.
گفتمان تصاویر این تحقیقات و روشهای تحقیق حاوی چه مطلبی دربارهی رمزگان سینمایی برای ما هستند،و آیا تعریف این رمزگانها،به عنوان مجموعهای از تفاوتهای رابطه در بین نشانههای دلبخواهی،کاری که نظریهی جدید فیلم میکند،کاری در خور است؟شواهد تجربی به وضوح نشان میدهند که مهارت در شناسایی تصاویر برخلاف مهارت در زبان،از دل یک دورهی طولانی در معرض دلالتگری قرار گرفتن،و یادگیری متعاقب آن پدید نمیآید،و این شاید به این دلیل است که رئالیستیترین تصاویر با جلوههای دنیای واقع مربوط به خود همشکل هستند،برخلاف نشانههای نمادین که رابطهی دلبخواهیتری دارند با آن چه بازنماییاش میکنند."