خلاصه ماشینی:
"گرچه نوع بشر دیگر به حدی صاحب علم و تکنولوژی شده بود که بالقوه به ما اجازه میداد تا آیندهی سیارهمان را براساس نیازها و امیال بشری شکل دهیم،اما حالا ما با این نیروها-که خودمان خلقشان کرده بودیم-به مثابه قدرتهای بیگانهای مواجه شدیم که اختیارشان از دستمان خارج شده و تهدیدی برای بقای ما بر سیاره هستند.
دیگر نمونههای آیندهی سیاسی هولناک را میتوان در این فیلمها دید:خوابگرد(3791)،زاردوز (4791)،مردی که بر زمین فرود آمد(6791)،آخرین تلألو شفق (اولتیماتوم)(7791)،کارپریکورن یک(8791)-که این دو تای آخر در واقع تصاویر نسبتا مبهمی از زمان حال ارائه میدهند-بیگانه (آدم فضایی)(9791)،ساترن 3(0891)،و چهار فیلم اخیری که باید بهطور خاص به آنها بپردازم:فرار از نیویورک(0891)، سرزمین بیرونی(1891)،آخرین تعقیب(1891)و انگل(2891).
در حقیقت،اشارهها و کنایههای بسیاری حاکی از این وجود دارد که آخرین تعقیب به این نیت ساخته شده تا همچون رزمآوری غیر رسمی یک جستوجوگر دیگر باشد که میراث بر گذشتهی اسطورهای است،و لابد قرار است این شخص رئیس امریکا[رونالد ریگان]باشد.
این ماجرای کوچک پایان شادی دارد:دکتر دین ابزار کشتن انگل درونش را کشف میکند؛انگل دیگر و تجار به وسیلهی شعلههای آتش نابود میشوند و حتی مشخص میشود که گانگسترهای ماشین سوار هم جوانان نجیب و برومندی بودهاند که تنها تحت تأثیر محیط به آن رفتار و کردار بد گرویده بودهاند.
نگاه نومیدکنندهی سرزمین بیرونی و انگل شبیه به خوشبینی واهی چشمانداز ناخوشایند فرار از نیویورک است؛فیلمی به قلم مشترک و کارگردانی جان کارپنتر،که در سال 4791،ستارهی تاریک را که یکی از انگشتشمار فیلمهای علمی تخیلی حقیقتا اصیل است کارگردانی کرده بود."