چکیده:
طرح«خاورمیانه بزرگ»و سیاستهای مرتبط با آن به معنای اصلی سیاستگذاری خارجی آمریکا در منطقه خاورمیانه تبدیل شده است و تلاشهای گستردهای آغاز گردیده تا به ویژه با مشارکت دولتها،منابع و توامندیهای منطقه و البته تحت هدایت و رهبری کاخ سفید در راستای اصلاحات به کار گرفته شوند. هدف غایی این اصلاحات،ادغام منطقه خاورمیانه در نظام اقتصاد سیاسی جهانی است.به طوری که قطب آن را در منطقه،اسراییل تشکیل دهد و در راستای منافع کلان آمریکا حرکت کند.بدینترتیب از یکسو تهدید علیه منافع لیبرال دموکراسی غرب که در پی رشد اسلامگرایی در این منطقه افزایش یافته است و ایده«برخورد تمدنها»آن را مفهومسازی کرده است از میان برداشته خواهد شد و از سوی دیگر امنیت،استیلا و منافع اسراییل در همکاری با کشورهای منطقه تحقق مییابد.نوشتار پیشروی در همین زمینه،اهداف و منافع استراتژیک نوین آمریکا در خاورمیانه را از منظر اقتصاد سیاسی مورد بررسی قرار میدهد.
خلاصه ماشینی:
"در چارچوب اقتصاد سیاسی بین الملل و به کارگیری اصل وابستگی متقابل در توضیح تهاجم آمریکا به عراق،نمیتوان از طرح خاورمیانه بزرگ آمریکا که در پی ایجاد اصلاحات اقتصادی،سیاسی و فرهنگی در این بخش از جهان و برقراری ارتباط آن با نظام اقتصاد آزاد و تجارت جهانی و به ویژه گسترش مدل آمریکایی دموکراسی است غافل ماند،هدفی که آمریکا را در تقویت مبانی قدرت و امنیت نرمافزاری و سختافزای و بهرهمندی از فرصتها و منابع اقتصادی در این منطقه یاری میرساند و آن را در کنار تهاجم به عراق معنادار میسازد.
لذا تمسک به ابزارها و چارچوبهای امنیتی مدرن،راه کار پیش روی واشینگتن در پرداختن به امنیت ملی و بین المللی خود از یکسو و تقویت جبهه رقابت اقتصادی،سیاسی در برابر دیگر قدرتهای بزرگ اقتصاد جهانی از سوی دیگر در فرآیند جهانیشدن اقتصاد که سرمایهداری جهانی65با خروج از پوسته مرزها،دولتها و موانع ملی، امروزه در حال تثبیت حاکمیت جهانی میباشد و این حاکمیت را در ورای حاکمیت تمامی دولتها-تمامی دولتهای قدرتمند اقتصادی و سیاسی و دولتهای متوسط و ضعیف-به طرق و در سطوح متفاوت قرار داده است،سبب شده تا منافع ملی دولتها را-حتی دولتهایی که در دوران بین المللی شدن سرمایه،تولید و تجارت در فردای جنگ جهانی دوم نقش اساسی ایفا کردهاند،به ویژه ایالات متحده آمریکا-در رتبه دوم اهمیت قرار دهند."