چکیده:
دین، تفسیری از حقایق موجود در عالم هستی است که قادر است انسان را به سوی تعالی و عظمت پیش برد و به تکامل مناسب با
ساحتهای وجودیاش برساند. این حقیقت از هنگام ظهور در معرض شبهات و تهاجمات فکری قرار گرفته است. در عصرهای اخیر بر
گسترهی این تهاجمات افزوده شده و در سطح متدینان و نسلهای نوخاسته تردیدهایی را سبب گشته است، علامه مطهری قدسسره در دوران
معاصر، به عنوان سنگر بانی بیدار به پاسداری از حریم دیانت برخاسته و به مقابلهی علمی، برهانی، معرفتی و شهودی و فلسفی و سیاسی
و... با همهی شبهات پرداخته است. این واقعیت، در این نوشتار به بررسی نهاده شده است.در آغاز، اسلام، به عنوان دینی ماندگار مطرح شده که در معرض شبهات فراوانی قرار گرفته است و پاسخ به آنها از ضرورت تام و
حیاتی برخودار است، زیرا در جوهر تعالیم اسلام نوعی از غنا و بالندگی وجود دارد که شبهات را به یکسو میافکند.انگیزهی شبهه پردازان، تضعیف باورهای دینی نسلهای اسلامی، ترویج اندیشههای عقل گرا و خارج نمودن روحانیت از صحنهی
پیکار عقیدتی است. بدین روی شهید مطهری قدسسره ، با پیکاری بیامان در برابر شبهه قرار میگیرد، ضرورت برخورداری از بصیرت دینی
را تم اساسی در حرکت جوامع دینی میشمارد. شبهه را پرداختهی دست باطل دانسته که با لعابی از حق و با سوء استفاده از عنوانهای
حق، پرداخته میشود.در راستای همین واقعیت، فلسفهی پذیرش شبهه را جهل و خلط حق با باطل میداند، و برای زدودن شبهه ضرورتهایی حیاتی را باور
دارد. او در سنگر مبارزه با شبهه قرار میگیرد و وظیفهی همهی عالمان دین را همین میداند. شهید مطهری قدسسره ، شبهات را در طبقاتی
مختلف پاسخ میدهد؛ شبهات در اصل لزوم دین و دینداری، شبهات عقیدتی در حوزهی مباحث الهیاتی، خدا و صفات او، نبوت، معاد،
امامت و عدالت و... همچنین در زمینهی فقه و حقوق و حوزههای انسان شناختی به سراغ شبههها میرود و به بیان پاسخهای علمی و
مستند و مستدل میپردازد.در ضمن این نوشتار دو نمونه به دست داده شده است:1 ) مقولهی دین، دینداری و شبهات این حوزه که به پاسخ آنها مبادرت شده است.2 ) مقولهی حقوق اجتماعی و سیاسی، که در این حوزه نیز پاسخهایی از شهید مطهری ارائه شده،در نهایت خواسته شده که راه آن شهید فرزانه در تقابل با شهبه تداوم یابد.
خلاصه ماشینی:
"شهید مطهری در باب این که اسلام، دارای نظام حقوقی است، با تکیه بر مبنای حقوقی اسلام، چنین میگوید: اسلام، یک سلسله مبانی حقوقی دارد، و در این زمینه اصولی دارد و قوانین خود را براساس آن اصول وضع کرده است، و چون عدالت، عبارت است از «اعطاء کل ذی حق حقه»، یعنی رساندن هر حقی به صاحبش، باید ببینیم مطابق اصولی که از قرآن کریم و دستور پیشوایان دینی استنباط میشود، مبانی اولیهی حقوق اسلامی چیست؟ چطور میشود که بین انسان و بین یک شیء دیگر علاقهی خاصی پیدا میشود که نام آن حق است، و اگر کسی آن چیز را از دست او بگیرد گفته میشود حق او را سلب کرده است؟ (مطهری، 1370 ، 65) علامه شهید مطهری، بین قواعد حقوقی اسلام و علل غایی عالم و اشیاء و پدیدههای عالم هستی، نوع خاصی از علاقه و رابطه وجود دارد، چنانکه بین انسان و همهی امور عالم و مواهب آن علاقهی غایی وجود دارد: بین انسان و مواهب عالم در متن خلقت و در نقشهی کلی خلقت، علاقه و رابطهای است، به طوری که اگر انسان جزء این نقشه نبود، حساب این نقشه حساب دیگر بود، در قرآن کریم، مکرر تصریح شده که به حسب اصل خلقت، مواهب عالم برای انسان آفریده شده ...
برخی از این شبهات ناظر به اصل دیانت و دینداریاند، و آموزههای غلطی تحت عنوان سازش دین با پلورالیسم، یا غیرفطری بودن آن را مطرح میکنند و یا اصل لزوم و ضرورت آن را مورد انکار قرار میدهند، که شهید مطهری لزوم پاسخ گویی به همهی آنها را از جمله رسالتهای حاملان تفکر دینی برمیشمارند."