خلاصه ماشینی:
"اشتراک در رمز های نشانه شناختی و تفسیری متون مربوط به این دوقلمرو نیز ، به زعم گاف، الگو برداری از داستان های جنائی ( پلیسی) که نوعا خیالی (fictional) می باشند را در پژوهش های تربیتی موجه و مدلل می سازد.
گاف ضمن تصدیق تعلق این روش شناسی به حوزه عام روش شناسی های هنری تصریح می نماید که پژوهش تربیتی مبتنی بر انگاره داستان های جنائی و پلیسی باید از نوع "هنرهای آزمایشی"(experimental art) دانسته شود.
در بخش پایانی مقاله نویسنده بر خلاف جریان کل مقاله که حاکی از حمایت او در جهت الگو برداری از داستان های تخیلی پلیسی در پژوهش های تربیتی است، به نقد مبانی هستی شناسی و معرفت شناسی این رمان ها پرداخته و خواننده را با پیشنهادی متفاوت روبرو می سازد.
برای خروج از این بن بست مبنائی، گاف ژانر(گونه) دیگری از داستان های پلیسی را به عنوان بدیل موجه تر جهت الگوبرداری در پژوهش های تربیتی معرفی می کند که با مبادی هستی شناسی و معرفت شناسی پست مدرن سازگار است."