چکیده:
افزایش نیاز کشورهای صنعتی به نفت و گاز، جایگاه و اهمیت ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک کشورهای نفتی را ممتاز ساخته پس از حادثه یازده سپتامبر 2001 رسانه های گروهی جهان و مراکز پژوهشی در زمینه انرژی و صنعت نفت پیرامون اهمیت راهبردی نفت آفریقا اطلاعات گوناگونی ارائه دادند. به قدرت رسیدن نئومحافظه کاران وابسته به شرکت های نفتی از جمله خانواده بوش و دیک چنی، کوندالیزا رایس، ... حتی زلمای خلیل زاد سفیر سابق امریکا در افغانستان و سفیر فعلی در بغداد آزمندی و شهوت نفتی کاخ سفید را تشدید کرد...
خلاصه ماشینی:
"2 رقابت راهبردی پاریس و پکن در صحنه قاره سیاه در زمینه اقتصادی ولی سیاست راهبردی واشنگتن در قبال این قاره در چارچوب جذب همکاریها و ائتلاف با کشورها برای مبارزه علیه تروریسم بوده و همچنین افزایش سرمایهگذاریها در بخش صنعت انرژی کشورهای این قاره به ویژه کشورهای غرب آفریقا و خلیج گینه.
سرمایهگذاری شرکتهای نفتی امریکا در منطقه آفریقا به ویژه کشورهای منطقه خلیج گینه در پی اهتمام کاخ سفید به نفت آفریقا،شتاب زیادی پیدا کرد.
اکنون این مستعمره پرتغالی پیشین به دومین شریک اقتصادی چین در قاره آفریقا تبدیل شده و حدود 52 درصد از تولیدات نفتی آنگولا به مخازن انرژی پکن سرازیر میشود.
طرابلس طی پنج سال اخیر تسهیلات و امتیازات فراوانی به شرکتهای نفتی امریکا داده به این امید که روند عادیسازی روابط میان خود و غرب تسریع و زمینهها را برای رشد اقتصاد و افزایش تولید نفت فراهم گردد.
بانک جهانی در توجیه سرمایهگذاری خود در صنعت نفت چاد بیان میکرد که این پروژه باعث ایجاد هفت هزار فرصت شغلی و ساخت 534 کیلومتر جاده شده است و در آینده نزدیک این پروژه در رشد اقتصادی کشور چاد نقش برجستهای خواهد داشت.
کاخ سفید از هرگونه بروز تنشهای قومی و قبیلهای در کشورهای منطقه به ویژه سیرالئون و لیبریا و تنش مرزی میان ساحل عاج و بورکینافاسو به شدت نگران است زیرا این تحولات روی تولیدات و صدور نفت منطقه خلیج گینه به مخازن نفتی امریکا تأثیرات منفی خواهد داشت.
نتیجه نفت آفریقا به ویژه منابع آن در کشورهای حوزه خلیج گینه با پایان جنگ سرد در سیاستهای راهبردی و نفتی آمریکا جایگاه ویژهای پیدا کرده است."