چکیده:
این نوشتار، خلاصه ای از یک طرح پژوهشی است که در آن تأکید می گردد، با احتساب جمعیت تحت الحمایه سازمان های رفاهی و حمایتی - نظیر سازمان بهزیستی و کمیته امداد- می توان گفت که تقریبا حدود نیمی از کودکان و فرزندان نیازمندی که به طور رسمی شناسایی شده اند، تحت خدمات و پوشش حمایتی قرار ندارند.پس از طرح مسأله و تعریف واژه های کلیدی تحقیق، مبانی نظری پژوهش (نظریه های مرتبط با کودکان بی سرپرست در حوزه های مختلف علوم اجتماعی و رفتاری) تبیین می شود. در بخش بعدی، تاریخچه حمایت از کودکان بی سرپرست در جهان و ایران مورد توجه قرار می گیرد. الگوهای حمایت و سرپرستی کودکان در ایران، شامل فرایندها و گرایش ها و وضعیت کنونی نیز تشریح و ازجمله، تعلق غالب کودکان بی سرپرست به خانواده های نیازمند و فقیری که هم از نظر مادی و هم از لحاظ معنوی در مضیقه اند تصریح می شود. این خانواده ها اغلب فاقد مسکن هستند و اکثر آن ها زیر خط فقر قرار دارند.پژوهش مزبور، در ادامه، پیشنهادهایی به عنوان راهکار اجرایی به منظور حمایت از کودکان و فرزندان نگهداری شده در شبانه روزی ها، شبه خانواده، خانه فرزندان و مراکز داوطلب، و نیز کودکان و فرزندان متعلق به خانواده های تک والدینی و نیازمند و بی سرپرست ارائه می کند و در همین راستا، راهبردهای رفاهی- حمایتی مورد توجه قرار می گیرند.در این پژوهش تأکید می شود که آنچه در تدوین استراتژی حمایتی و رفاهی برای کودکان بی سرپرست و فرزندان خانواده های نیازمند، باید مورد توجه قرار گیرد، در درجه اول، نیازهای این جمعیت، تعداد جمعیت نیازمند، امکانات منابع مورد نیاز و سرانجام، مقدورات، ظرفیت ها و توان جامعه و ابزار و نیروهای در اختیار است.
خلاصه ماشینی:
"*ترخیص الزامی پسران از سنین سربازی و ترغیب دختران به استقلال از راه ازدواج و اشتغال *افزایش حمایتهای جانبی از فرزندان جهت زندگی در خارج از محیط شبانهروزی *تبدیل خوابگاههای بزرگ به خوابگاههای کوچک با این طرز تلقی سیر تحول پرورشگاهها،از واحدهای 004 تا 005 نفری و گاهی بیشتر به مراکز کوچکتر تغییر شکل داده و با تأسیس شبهخانوادهها و اسکان کودکان در گروههای 51 تا 03 نفری و نیز اسکان گروههای 5 تا 01 نفری از کودکان در مجتمعهای خدمات حمایتی زمینه شناخت و ایجاد ارتباط هرچه بیشتر کودکان با کانون خانواده فراهم گردید.
کودکان و فرزندان نگهداری شده در شبانهروزیها،شبهخانواده،خانه فرزندان و مراکز داوطلب با توجه به تجارب کسب شده در جوامع جهانی و با در نظر گرفتن نتایج به دست آمده از تجربه مراکز بهزیستی در داخل کشور درخصوص چگونگی نگهداری و تربیت کودکان بیسرپرست و فرزندانی که به دلایلی از داشتن خانه،خانواده سالم یا سرپرستی مؤثر محروم هستند و با شناخت،تجزیه و تحلیل روشها،و شیوه نگهداری و تربیتی قبلی این کودکان که در سالهای گذشته از طریق ارگانها و مؤسسات مختلف اعمال میشد،توصیه میشود شیوههایی برای سرپرستی و نگهداری این کودکان اتخاذ شود که اولا به خلق و ایجاد محیطی مشابه محیط طبیعی خانواده منجر شود تا حتی الامکان کودک بتواند در محیطی شبیه محیط زندگی و پرورشی خانواده تربیت و پرورش یابد،ثانیا با ایجاد ارتباط هرچه بیشتر کودکان با کانون خانواده از یکسو و با اهمیت دادن به مسئله حضانت و سپردن تعداد بیشتری از کودکان به خانوادهها از سوی دیگر از تجمع آنان در شبانهروزیها و پرورشگاهها کاسته شد."