چکیده:
این مقاله، خلاصه ای از یک طرح پژوهشی است که هدف آن، شناخت فرصت ها و تهدیدهای فراروی تکوین بیمه های اجتماعی در ایران و ایجاد زمینه های لازم برای تحقق این امر است. پس از بیان فرضیه های اساسی تحقیق، روش مطالعه، جامعه آماری و دیدگاه ها و رهیافت های نظری تحقیق، طی دو مرحله، از متخصصان، صاحبنظران و کارشناسان مسائل اجتماعی، به طریق مطالعه ژرفایی دلفی، نظر سنجی و نتایج حاصل مطرح شده است.همچنین یافته های تحقیق از سنجش نگرش مردم (3500 نفر نمونه انتخابی در بین جمعیت 18 سال به بالای ساکن نقاط شهری و روستایی در 9 استان نمونه) نسبت به بیمه های اجتماعی تشریح می شود. شاخص های عمده در این خصوص عبارتند از: تقدیرگرایی، فردگرایی، آینده نگری، اتکا به خانواده، آگاهی از قوانین و مقررات بیمه و نگرش نسبت به بیمه. بین شاخص های محاسبه شده و پایگاه اقتصادی – اجتماعی پاسخ گویان، ارتباط معنا دار وجود دارد؛ به طوری که: - میزان تقدیرگرایی و اتکا به حمایت های خانوادگی با پایگاه اقتصادی– اجتماعی افراد، رابطه معکوس دارد؛ - بین میزان فرد گرایی، آینده نگری و آگاهی از قوانین و مقررات مربوط به بیمه با پایگاه اقتصادی- اجتماعی پاسخ گویان، رابطه مستقیم وجود دارد؛ - نگرش نسبت به بیمه در بین افراد با پایگاه بالاتر، ضعیف تر است. در ادامه مطالب مقاله، مهم ترین موانع و تنگناهای عمده توسعه و تکوین بیمه های اجتماعی در ایران تشریح می شود. شکل نگرفتن فرهنگ بیمه ای در جامعه، ارزشمند نبودن خدمات بیمه های اجتماعی برای افراد کم درآمد به علت عدم ارضای نیازهای اولیه آن ها و ضعف اطلاع رسانی، تغییر قوانین و مقررات مربوط به بیمه، ضعف علمی و اجرایی کارکنان بیمه های اجتماعی، بی سوادی و کم سوادی مردم، ملموس نبودن خدمات بیمه های اجتماعی و ضعف ارائه خدمات، از جمله مهم ترین تنگناها و مسائل مربوط به این نارسایی هستند. در انتها، برخی توصیه ها و راهکارهای لازم برای توسعه بیمه های اجتماعی در ایران – مبتنی بر فرضیه های تأیید شده در این بررسی- عنوان شده است.
خلاصه ماشینی:
"محورهای هفت و هشت(ضعف اطلاعرسانی و تبلیغات و عدم انجام پژوهش و ریشهیابی علل)در حد تأکید زیاد،محورهای سوم،پنجم و ششم(فقر و تنگناهای اقتصادی،مشکلات ساختار کلان جامعه و عدم انطباق خدمات بیمه با نیازهای مردم)در حد متوسط،محورهای چهارم و نهم(مسائل فرهنگی و پیچیدگی و نارسایی قوانین)در حد ضعیف و سه محور دهم، یازدهم و دوازدهم(نبودن ساختار زندگی شهری در ایران،اتکا به حمایتهای خانوادگی و آیندهنگر نبودن مردم)در حد خیلی ضعیف ارزیابی شده است.
مرحله دوم پس از دستیابی به نظریه متخصصان و صاحبنظران نسبت به تنگناها و موانع توسعه بیمههای اجتماعی در ایران و جمعبندی و رتبهبندی آنها براساس کمیت،شدت و مضامین مورد اشاره آنها و وزنپذیری چندگانه هر یک از محورها،21 محور اساسی مورد تأکید پاسخگویان را همراه با یک طیف پنج قسمتی از موافقت کامل تا مخالفت کامل در اختیار همان افراد مورد مصاحبه در مرحلهء اول قرار دادیم و از آنها خواستیم مشخص کنند کدام یک از این محورها را به عنوان تنگناهای توسعهء بیمههای اجتماعی به حساب میآورند و شدت تأثیر هر یک از آنها را بر روی طیف پنج قسمتی مشخص کنند.
نتایج جمعبندی نظریههای ارائه شده در مرحلهء دوم نظرسنجی به روش دلفی در جدول شماره 2 منعکس است: چنانچه ملاحظه میشود عدم انجام پژوهش،پیچیدگی و نارسایی قوانین و عدم شناخت و آگاهی مردم از خدمات بیمه به عنوان سه محور و تنگناهای اساسی جهت توسعهء بیمههای اجتماعی مطرح شده است،البته از دید پاسخگویان باید خاطرنشان کرد که به عنوان تنگناهای توسعه مطرح هستند.
براساس این دیدگاه،میتوان استدلال کرد که نیاز به امنیت و تأمین اجتماعی در بین افراد جامعه زمانی احساس خواهد شد که نیازهای اولیه جسمی آنها ارضا شود و چون تعداد زیادی از افرادی که بیمه نیستند از تودههای فقیر و کمدرامدند،بنابراین میتوان استنتاج کرد که فقر و تنگناهای اقتصادی به عنوان یکی دیگر از موانع توسعهء بیمههای اجتماعی در ایران است."