خلاصه ماشینی:
"در ابتدا به انسان فقط مرتبه طبیعت داده شد و بعد-با حفظ طبیعت-وارد مرتبه مثال شد و بعد-با حفظ مراتب مادون-به او اجازه ورود به مرتبه عقل داده شد،با این تاکید که اگر وارد مرحله عقلی شوی،یکی از سکانداران عالم قدس و حضرت ربوبی میشوی.
عالم مثال2و عالم ماده،معلول عالم عقل و عالم بالا هستند(عالم ملکوت)و اگر کسی هنوز عقلش بالفعل نشده است و قدرت مشاهده ملکوت را ندارد و به حد کمال عقل نرسیده، چنانکه بتواند عالم حقایق و عالم ملکوت و عقل را مشاهده کند،باید برای محروم نشدن از حقایق،به معلولها و جلوههای عالم بالا که همان عالم مثال و ماده است،توجه کند و به آنها به عنوان حکایتگر عالم بالا التفات کند.
صدرا در ادامه میگوید:«به یمن این رابطه بین روح و بدن و این رابطه بین علت و معلول و جهان ملکوت و ملک،گاه ما کاری را که مربوط به عالم مثال است،انجام دهیم به امید آنکه اثر آن- که مربوط به حقیقت است-اتفاق بیفتد».
در حج،از منزل مسکونی و خاکی خود بیرون میآییم و به کعبه جسمانی که در سرزمین مکه وجود دارد،توجه میکنیم میرویم تا واصل بشویم؛یعنی سیر به سوی کعبه جسمانی که در عالم ماده است را شروع میکنیم به این امید که از منزل نفس خود بیرون بیاییم و به کعبه مقصود و«وجهه کبری»که الله تعالی است،واصل و نایل شویم.
گویی گوینده از خود در محضر بیخود شده و جواب دعوت را تکرار میکند و دنباله آن سلب شریک به معنای مطلق آن مینماید که اهل الله میدانند نه شریک در الوهیت فقط؛گرچه سلب شریک در آن نیز شامل همه مراتب تا فنای عالم در نظر اهل معرفت است و حاوی جمیع فقرات احتیاطی و استحبابی است؛مثل«..."