چکیده:
بازگویی مختصری از نقش پرتأثیر اختلاف روحیات و سلایق بشری در تفاوت برداشتها و
روشهای مختلف فکری موضوع این مقاله است.
سایه گسترده این عامل را اگرچه میتوان در جنبههای مختلف نظری و عملی و به دیگر
سخن در شکلگیری دیدگاههای مختلف کلامی، سیاسی و حقوقی و نیز بروز رفتارهای مختلف و
متضاد جستوجو کرد، با این همه نوشتار حاضر تنها به برخی از جنبهها و موارد نظری
آن در فرهنگ مسلمانان اشاره کرده است. نویسنده به منظور اثبات این مهم، ابتدا نگاه
قرآن و سنت به اختلاف طبایع انسانی و اذعان این دو آموزه اصیل را به وجود تفاوت
مراتب و درجات فهم و درک انسان و چه بسا اراده الهی بدان، گزارش میکند و سپس به
بررسی برخی از پیامدهای آن در روشها و اندیشههای مسلمانان میپردازد. نزاع همیشگی
سمع و عقل و در پی آن ظهور برخی از جریانهای فکری در سده نخست هجری نظیر خارجیگری
و حشویمسلکی و استمرار این شیوه در فرهنگ مسلمانان، از جمله پیامدهای این مهم بوده
که مورد اهتمام نویسنده در این مقاله واقع شده است.
Sunnite and Shiite interpreters have some commonalities about the cave verse، although the Shiite interpretation is in part far from the Sunnite view. Due to this dispute (especially when related to the issue of caliphate)، Sunnite and Shiite scholars have focused on this verse.
Sunnites believe that the cave verse represents the high virtue of Ababakr and therefore regard him as one of the selected followers of the holy prophet and use the verse as a proof for his caliphate. But according to Shiite interpretation، there is not only no virtue for him in this verse، but it shows God neglected some people like Ababakr. Apparently Sunnite scholar's presumption and affection for Ababakr as the first caliph have influenced their interpretation about the cave verse. Definitely if Ababakr hadn't been a caliph، their interpretation would have been much different.
خلاصه ماشینی:
"»3 از نظرگاه است ای مغز وجود اختـلاف مؤمـن و گبـر و یهـود از نظرگه گفتشان شد مختلف آن یکی دالش لقب داد آن الف درکف هریک اگر شمعی بدی اختلاف از گفتشان بیرون شدی درست است که اختلاف روشهای فکری و تنوع برداشتها تا حدود زیادی برگرفته از ساختار و ویژگیهای خود متون دینی است، اما این سؤال همواره باقی است که چرا باید روش حجازی با عراقی تفاوت داشته باشد و باز به تعبیر شهید مطهری چرا باید فتوای مرجع تقلید دهاتی با شهری متفاوت باشد: پاسخ آن بسی روشن است و آن اینکه اصل بیشتر اختلاف دیدگاهها در قاموس انسانی، امری فطری و ناشی از تفاوتهای فردی انسانهاست و اساسا استواری زندگی و روابط اجتماعی نوع مردم جز با این تفاوتها مجال نمییابد.
»37 بنابراین بر اساس واقعیتهای موجود که به امضای آموزههای کتاب و سنت نیز رسیده و کشفهای جدید علمی نیز آن را گواهی و تایید کرد، افراد بشری به مقتضای عوامل و زمینههای روحی روانی ،اقلیمی اجتماعی احساسات، روحیات، عواطف و نگرشها و دیدگاههای متفاوت و متضاد هستند، از طرف دیگر با توجه به اینکه این اختلافات لازمه حیات بشری است، نمیتوان انتظار داشت که همه دارای یک ذوق و نگرش و برداشت و در برخورد با پدیدههای فرهنگی و فکری و تعالیم غیبی موضع یکسانی داشته باشند: «قل کل یعمل علی شاکلته».
75 اینکه حتی نقل شده که گروهی از آنها معتقد بودند مردگان در گور میخورند و میآشامند و ازدواج میکنند،76حکایت از این دارد که پیامد نگاه خاص آنان به نصوص دینی و جمود بر ظواهر الفاظ آن، صرفا در قول به تجسیم و تشبیه خلاصه نمیشود، بلکه این پدیده سایه خود را بر سراسر مسائل اصول و فروع گسترده است."