چکیده:
شهادت حسین بن علی(علیه السلام) در سال 61 ق نقش بسزایی در دمیدن روحیه انقلابی و مکتبی در جهان تشیع و توسعه آن در مناطق دور از مرکز خلافت مانند عراق و ایران و... داشت؛ به طوری که برخی بزرگان و سران شیعه، مبارزه با طاغوتها و جباران زمان را هدف عمده خود قرار دادند و در طول تاریخ نستوهانه دست به قیامهای مسلحانه زدند.
بدیهی است که این قیامهای شیعی، عکس العملها و موضع گیریهایی را از طرف افراد جامعه آن زمان و خصوصا شیعیان و در راس آنها ائمه(علیهم السلام) به دنبال داشته است. در این مقاله سعی می شود موضع ائمه(علیهم السلام) در مورد برخی از قیامهای شیعی مورد کاوش قرار گیرد.
The martyrdom of Imam Hossain-ebne-Ali (a) in the year 61 (A.H.) played an important role in breathing some reveloutionary and religious morale to the Shiite world especially in some regions of far distance with the caliphate capital such as Iran، Iraq، etc.* The influence was in a way that some of the great and leaders of Shia'، placed fighting against tyrants and cruels of the time as their major goal، carrying out the military operations defatigably through out history.
It is evident that the Shiite uprisings were followed by reactions and positiontakings from the society of that time particularly Shiites and above them the Infallible Imams. This article tries to survey some of Shiite uprisings
خلاصه ماشینی:
بنابراين، با توجه به مطالب فوق ميتوان گفت: رابطه سياسي خاصي بين امام سجاد(عليهالسلام) و توابين كه ثابت كند قيام آنها مورد تأييد آنحضرت بوده، وجود نداشته و آنچه بيشتر رنگ قيام را شيعي نشان داده شركت فعالانه عدهاي از بزرگان و سرشناسان شيعي كوفه در آن و مايههاي عاطفي آن است؛ يعني توبه به سبب عدم حمايت از حسينبنعلي(عليهماالسلام) و شهيد شدن به عنوان تنها راه پذيرش اين توبه.
12 ائمه(عليهمالسلام) و قيام مختار شرايط سياسي اجتماعي دوران امامت امام سجاد(عليهالسلام) به گونهاي بود كه براي آنحضرت امكان فعاليتهاي سياسي و قيام مسلحانه عليه نظام اموي فراهم نبود و حتي تأييد و حمايت علني از قيامهاي مسلحانه عليه حكومت نيز به مصلحت آن حضرت و پيروانش نبود.
در پاسخ به علامه بايد گفت: اولاً: در تاريخ موارد زيادي را شاهديم كه ائمه(عليهمالسلام) حتي براي دشمنان خودشان و يا افراد غيرمسلمان طلب خير و هدايت كردهاند؛ چه رسد به مختار كه آن اقدامات (كشتن قاتلان امام حسين ـ عليهالسلام ـ) را انجام داده است.
به عنوان نتيجه بحث بايد گفت: مختار از اين حيث كه توانست قاتلان امام حسين(عليهالسلام) را به سزاي عملشان برساند و دل اهلبيت(عليهمالسلام) و در رأس آنها امام سجاد(عليهالسلام) را خشنود كند، مورد تأييد و درخور دعا و طلب خير و رحمت آنحضرت است.
بنابراين به عنوان نتيجه بحث ميتوان گفت: بدون اينكه روايات ذم را كه كم هم نيستند بياوريم، هيچيك از روايات ذكر شده دلالت بر تأييد قيام محمد و ابراهيم نميكند؛ زيرا روايت اول و دوم، همانگونه كه ذكر شد، فقط پيشگويي پيامبر اكرم(صلياللهعليهوآله) و امام علي(عليهالسلام) را ثابت ميكند و بس.