چکیده:
در مقاله حاضر رابطه خدا و عمل انسان از دیدگاه متکلمان اسلامی (اشاعره، معتزله و امامیه) و ادله هرکدام از آنها با توجه به قدرت الهی در مورد همه ممکنات، بررسی شده است.بنا بر دیدگاه اشاعره و معتزله فعل انسان یک فاعل دارد. از دیدگاه اشاعره این فاعل خدای متعال است و از دیدگاه معتزله خود انسان است. بنا بر دیدگاه امامیه، فعل انسان دو فاعل دارد: یکی فاعل مباشر و دیگری فاعل غیر مباشر. فاعل مباشر، انسان و فاعل غیر مباشر خدای متعال است. گناه نیز به عنوان فعل انسان، بنا بر دو دیدگاه اخیر ـ یعنی معتزله و امامیه ـ قابل توجیه و بنابر دیدگاه اشاعره غیر قابل توجیه عقلانی است.این مقاله تلاش مینماید تا موضوع فوق را از دیدگاه فرق اسلامی تطبیق و تحلیل نماید.
In the present study the relationship between God and man's deed from the viewpoints of Islamic traditionists including those of Asha'erah، Mu'tazelah، and Imamiyyah، and the reasoning of each considering the Everlasting Divine Power has been surveyed.
Based on the viewpoints of Asha'erah and Mu'tazelah، the deed (action) of humanbeing has one agent [doer]. Followers of Asha'erah believe that the agent of human deed is The Exalted One، while Mu'tazelah followers believe that the agent is human himself. Imamiyyah sects believe that each deed has two agents: "Mobasher Agent" and "Non-Mobasher Agent". The first is man and the latter is The Exalted One. Sin [viewed] as an action issued from the man، based on the beliefs of Mu'tazelah and Imamiyyah is reasonably justifiable، while it is not based on Asha'erah's point of view.
خلاصه ماشینی:
"بر فرض اثبات این نسبت (مخلوق بودن فعل انسان)، اگر او مجبور باشد، باز مؤاخذه انسان برای افعال مجبور (گناه اجباری) قابل توجیه عقلانی هست یا خیر؟ پاسخ پرسشهای فوق در منابع اسلامی تحت عناوین مختلف از جمله توحید افعالی مطرح گشته که میتوان گفت دیدگاههای متفاوتی را نیز در پی داشته است.
آنچه باعث اختلاف گردیده این است که اجتماع قدرت و اراده فعل را حتمی میکند (بگونهای که اختیار فاعل را سلب کند یا نه به اعتبار آنکه فلاسفه میگویند الشی ما لم یجب لم یوجد و به محض وجوب فعل حتما صادر میشود در حالیکه وجوب مقدمات برای فعل خود از جانب قادر تعالی حاصل شد) یا نه.
الف) رابطه خدا و عمل انسان از دیدگاه اشاعره در بین متکلمان اسلامی گروهی با پیروی از ابوالحسن اشعری (22 ـ 224ق) در مورد افعال (اختیاری) انسان نظر دادهاند که افعال انسان مانند خود انسان، مخلوق خداوند متعال است: «...
همه افعال اختیاری انسان ـ اعم از کفر و ایمان و طاعت و عصیان ـ مخلوق خداست و آنچه به انسان تعلق دارد کسب است و منظور از کسب تعلق قدرت و اراده عبد به فعل مقدور است:14 «وقالت الاشاعرة کل ما هو واقع فهو مراد سواء کان طاعة او معصیة.
البته این نظر غالب گروه اشعری و به خصوص ابوالحسن اشعری است ولی بعدها کسانی چون باقلانی و جوینی گامی بزرگتر در جهت توجیه بعضی از افعال چون گناه برداشتند که میتوان آن را گونهای عقبنشینی از اصول اشعری نامید، زیرا آنها میخواستند نوعی تأثیر برای انسان در فعل قائل گردند."