خلاصه ماشینی:
"شمایلنگاری متافیزیک مروری بر نمایشگاه نقاشی میر حسین موسوی در فرهنگسرای نیاوران علی اصغر قرهباغی (به تصویر صفحه مراجعه شود) تقریبا نود سالی از روزی که نقاشی انتزاعی غیرفیگوراتیو پا به عرصهء هنرهای تجسمی نهاد و نقاشانی همچون کاندینسکی در مونیخ،و کوپکا و دلونه،در پاریس آن را به نام خود سکه زدند میگذرد.
اگرچه این شکل از نقاشی انتزاعی هرگز نتوانست آرزوی پدیدآورندگان خود را برآورد و به عنوان هنر سرآمد، یک تنه بر هنرهای تجسمی حکومت کند،اما آنقدر بود که دیر پایید،جهان هنر هم با آن خو گرفت و به حضور دائم آن عادت کرد.
این توان استثنایی از آن جهت بود که نقاشی انتزاعی تنها یکی از پیآمدهای تحول تاریخ هنر شمرده نمیشد و از سنتهای معنوی گوناگون و کهن اهل راز نیز نشأت میگرفت؛همان سنتهای معنوی که در دایرهء اندیشگی انسان از آن به عنوان عرفان،حکمت الهی،رازباوری و حتی کیمیایی یاد شده است.
اما مشکل آنجاست که نقاشی نو-انتزاعی در دو دههء اخیر آن بوده است که چگونه میتوان به فراسوی فرمالیسم و پیشفرضهای آن سفر کرد و به اهداف اولیهء هنر انتزاعی نزدیک شد؟ از دیدگاه تاریخ هنر جدید و طبقهبندیهای آن، این شکل از نقاشی نو-انتزاعی،که شماری از آثار میر حسین موسوی را نیز دربرمیگیرد، «پست-فرمالیستی»نامیده میشود.
از ویژگیهای نقاشی پست-فرمالیستی یکی آن است که چندان در قید و بند تعادل و توازن و ترکیببندی معماریگونه به شیوههای قراردادی نیست و بر این اعتقاد است که عدم تعادل،ثمرهء وارستگیهای تجسمی است،آن را نماد حالت لرزان و لغزان هستی برون و درون میداند و نشاندهندهء واگشتی است که هنوز مغلوب نشده است و میتواند سرآغازی تازه شمرده شود."