چکیده:
طنز در دورهی مشروطیت یکی از بهترین راههای اظهار عقیده بوده است.علامه علی اکبر دهخدا و سید اشرف الدین حسینی(نسیم شمال)از جمله کسانیاند که در حوزهی سیاست تأثیرگذار بودهاند و شعرشان در میان مردم کوچه و بازار خوانده میشده است.در این جستار بهطور خلاصه به بررسی شعر این دو شاعر میپردازیم.
خلاصه ماشینی:
"*** امروز چو ما هیچکس انگشتنما نیست زیرا که کسی جاهل و بیعلم چو ما نیست در کشور ایران متمایل به فرنگیم عاشق به کروات و فکلهای قشنگیم در مغلطه و فتنه و آشوب زرنگیم از نام گذشتیم و همه طالب ننگیم اندر سر ما جز هوس سیر و صفا نیست امروز چو ما هیچ کس انگشتنما نیست در جای دیگر کاریکاتوری زنده و مجسم از غربزدگی و فرنگی مآبی به تصویر کشانده است: نه سر کار والا نه عالیجنابم نه قائممقام و نه نایب منابم نه در فکر روسم،نه در فکر آلمان نه در فکر نانم،نه در فکر آبم نه در فکر درسم نه در فکر مشقم نه فکر حسابم،نه فکر کتابم فقط عینک است و فکل مایهی من فرنگی مآبم،فرنگی مآبم سید اشرف الدین مجاهدان مشروطه را هشدار میدهد که مبادا خائنان را فرصتطلبان و ریاکاران و مستبدان در صفوف آنان رخنه کنند و نیز فاتحان را از این که گرفتار اختلاف آرا شوند بر حذر میدارد."