چکیده:
شرح شاعرانه از پهلوانیهای قهرمانان اساطیری در راه حفظ کیان ملت و در قالب داستانهای جذاب و اوزانی دلنشین و
متنوع، شعر حماسی نامیده میشود. هر چند که ادبیات عربی با شعر حماسی به معنی اخص آن آشنایی نداشت، در
عصر حاضر و بنابه دلایل گوناگون ، ادبیات حماسی در میان ادبای عرب مطرح شد و در آثار شعرای حماسه سرا نظیر
احمد محرم ظهور یافت. از سوی دیگر خصائص شعر حماسی به زیباترین شکل در آثار فوزی معلوف (سراینده حماسه
علی بساط الریح) و شفیق معلوف (با حماسه عبقر) تجلی یافت و با جریانهای ادبی عصر همراه شد و صفحات جدیدی
به شعر حماسی افزوده شد که حتی در ادبیات حماسی هم سابقه نداشت.
خلاصه ماشینی:
هر چند که ادبیات عربی با شعر حماسی به معنی اخصّ آن آشنایی نداشت، در عصر حاضر و بنابه دلایل گوناگون ، ادبیات حماسی در میان ادبای عرب مطرح شد و در آثار شعرای حماسه سرا نظیر احمد محرم ظهور یافت.
ترجمه ایلیاد هومر توسط سلیمان بستانی( حطیط ، کاظم، اعلام و روادفی الادب العربی ، ص 184 - 186 ) وترجمه شاهنامه فردوسی توسط دکتر عبدالوهاب عزّام از مهمترین کارهای فرهنگی عصر نهضت است که فتح بابی بود در جهت آشنایی ادبای عرب با ادبیات حماسی.
استاد سلیمان بستانی به عنوان پایه گذار نقد تطبیقی و مترجم ایلیاد هومر به عربی از دیگر پایه گذاران شعر حماسی عرب است که مقدمهای برای ظهور حماسههای "عبقر" از شفیق معلوف و "علی بساط الریح" از فوزی المعلوف و "الملحمة المطرانیة " از خلیل مطران و "ملحمة الغدیر" از پولس سلامة و "ملحمة اهل البیت "از عبدالمنعم فرطوسی شد.
(فاخوری ، حنا ، الجامع فیالادب العربی الحدیث ، ص 445 ) هر چند که فقدان عاطفه و تخیل حماسی در آن چشمگیر است و به تعبیر استاد دکتر عباس محمود عقاد رابطه رمانتیکی با طبیعت ندارد و صنعت بر ذوق غلبه کرده است، ( عقاد ، عباس محمود ، شعراء مصر و بیئاتهم ، ص 45) اما مقدمه خوبی برای شعرای حماسه پرداز معاصر عرب، نظیر احمد محرم و فوزی معلوف و شفیق معلوف بود.