چکیده:
بررسی مزیتهای نسبی اقتصادی،مبنایی اصولی برای تعیین چگونگی حضور کارآمد در بازارهای جهانی و راهنمای دولتها برای تخصیص منابع در داخل کشور است.همچنین،شناخت این مزیتها،گامی است در راه تدوین یک راهبرد توسعه صادرات و انتقال به مرحله رشد سریع اقتصادی کشور. دراین مقاله،ضمن بیا دیدگاههای گوناگون در زمینه بازرگانی خارجی،به بررسی مفهوم مزیت نسبی و عوامل تعیین کننده آن،ضرورت و اهمیت تعیین مزیت نسبی و شاخصهای گوناگون اندازهگیری آن میپردازیم.
خلاصه ماشینی:
"به عبارت دیگر، وجود مزیت نسبی در زمینه تولید کالا یا کالاهایی،شرط کافی برای سودبری از بازرگانی بین الملل نیست،بلکه، پس از مرحله تولید،مراحل و عوامل دیگری مطرح است که امکان استفاده از مزیتهای نسبی تولیدی را تحت تأثیر شدید قرار میدد.
(2) (به تصویر صفحه مراجعه شود) که در آن: EPR -نرخ مؤثر حمایتی(از تولید داخلی) DAVj -ارزش افزوده ایجاد شده داخلی برای صنعت j ام IVAj -ارزش افزوده ایجاد شده جهانی برای صنعت j ام روش سودآوری خالص اجتماعی (NSP) :82معیار سودآوری خالص اجتماعی؛یکی دیگر از معیارهایی است که سود(یا زیان)خالص اجتماعی یک فعالیت را اندازهگیری میکند.
روش هزینههای منابع داخلی (DRC) :شاخص هزینه منابع داخلی یک کالا،هزینه فرصت عوامل اولیه(زمین، نیروی کار و سرمایه)استفاده شده در تولید آن محصول را با ارزش افزوده آن به قیمتهای مرزی کشور مقایسه میکند(برونو،2791).
اگرچه مفهوم DRC در تمام روابط مورد استفاده یکسان و به معنای نسبت زیر است: (به تصویر صفحه مراجعه شود) (4) که در آن: DRCj :هزینه منابع داخلی برای تولید کالای j ام.
کروگر13(2791،ص 25)،این گونه این معیار را تعریف میکنند:هزینه منابع داخلی مربوط به یک فعالیت اقتصادی،عبارت است از،هزینه فرصت یک واحد از عوامل داخلی تولید که مستقیما در آن صنعت به کار گرفته میشود و یا غیر مستقیم صنایع کالاهای داخلی را تخمین میزند.
هزینه منابع داخلی،معیاری برای برآورد ارزش منابع داخلی استفاده شده در تولید یک واحد محصول خاص است، هنگامی که نهادههای مواد و کالاهای واسطهیی به قیمت جهانی و عوامل به قیمت هزینههای فرصت واقعی آنها ارزشگذاری شده است."