خلاصه ماشینی:
"این را چگونه توجهی میفرمایید؟اصلا این مطلب را تصدیق میکنید که بیشتر از آنها به هرمنوتیک پرداخته و کمتر از آنها مقابله با قرن هیجدهم کرده است؟ دکتر واعظی:من تا حدی موافق هستم،البته من اشراف و مطالعهء جدی در تمام اصحاب حلقهء فرانکفورت ندارم، اما آن قدر که مطالعه کردم بله من تصدیق میکنم که بیشتر جنبهء هرمنوتیک دارد چون فقط در عمومیت هرمنوتیک فلسفی خدشه میکند که این تحلیل هرمنوتیک فلسفی از ماهیت فهم و هستیشناسی فهم طرح جامعی نمیتواند باشد و فقط در حوزهء علوم اجتماعی یعنی اقتصاد و سیاست و...
به نظر میرسد که در این سیر گادامر آخرین کسی است که به صورت خیلی روشن مطلب را آشکار میکند یعنی در واقع طرح هرمنوتیک گادامری به بهترین صورت نشان میدهد که سیر تفکر غربی و مدرنیته به اینجا ختم شده و این خودآگاهی به وجود آمده که تاکنون فهمهای مختلفی که ما داشتیم افقهای مختلف بوده و هیچ کدام اصالت ندارد.
دکتر واعظی:نکتهای وجود دارد که به صورت پرسش میتوانم مطرح کنم و آن این که آیا این که حالا یک رویکردی غلبه پیدا کرده،مثلا رویکرد هرمنوتیک فلسفی که به هستیشناسی فهم میپردازد و مغفول نهاده است بحثهای بنیادینی که از گذشته در حوزهء هرمنوتیک بوده، راجع به روششناسی فهم و روششناسی اثر هنری و امثالهم،آیا این باعث میشود که واژهء هرمنوتیک در طیول خودش قرار بدهد به معنایی که ما دیگر نتوانیم چیزی به عنوان هرمنوتیک طبری و هرمنوتیک حافظ سخن بگوییم."