چکیده:
این پژوهش درصد تحلیل آیین شهریاری در ایران باستان است.در این مقاله ضمن اشاره به موضوع در دوران پیش تاریخی،به تحلیل نوع رژیم سیاسی،ساختار و شکل حکومت و همچنین جایگاه و نقش دین در دوران ایران باستان پرداخته شده است.دورهء باستان دربرگیرندهء فرمانروایی مادها(807 قبل میلاد)تا فروپاشی سلسلهء ساسانیان(156 میلادی)است.نوع رژیمهای سیاسی ایران در این دوره از نوع سلطنتی مشروطه بوده و سیستم سیاسی ملوک الطوایفی بر ایران حاکم بوده است. شاه حاکمیت مطلق نداشته،بلکه مقید به حفظ چارچوب مشخص بوده است.نقش و جایگاه دین هم در این دوره همتر از سیاست و به عنوان یکی از دو رکن اصلی دورهء باستان مطرح است و اصولا سیاست و هر امر دیگر در این دوره در نسبت با دین تعریف میشود و دین و سیاست لازم و ملزوم یکدیگر تلقی میگردند.در بخش سوم مقاله که به تحلیل مسایل مختلف مربوط به سلسلههای ماد،هخامنشی،اشکانی و ساسانی اشاره شده، همگونیها و ناهمگونیهای این دورهها از جنبههای متفاوت به ویژه، تفاوتهای دورهء پسینی با سه دورهء پیش از آن مورد بحث قرار گرفته است.
خلاصه ماشینی:
"این پژوهش درصد تحلیل آیین شهریاری در ایران باستان است.
مطالعهء تاریخ سیاسی ایران باستان بیانگر این مساله است که در محور مباحث
مربوط به سیاست و در مرکز ثقل این مباحث عنوان شاه و پادشاه است.
ساختار آن و میزان نقش و جایگاه دین در این دوره است.
تحقیق هدف اصلی تحلیل و بررسی ساخت قدرت در دورهء ایران باستان است.
این قبایل در حوزهء جغرافیایی خود از قدرت اقتصادی و سیاسی نسبی برخوردار بودند،و نفوذ آنان بسیار گسترده بود و آنها بودند که کوروش را به شاهی
این برداشت از جهان در ادامهء تاریخ ایران باستان نیز وجود دارد.
شاه یعنی برترین و بالاترین،یعنی کسی که از این حق برخوردار است و این
است که نظام سلسله مراتبی و وجود طبقات اجتماعی و در راس بودن شاه از دوران هند و ایرانیان تا پایان عهد باستان و حتی بعد از آن جزء لاینفک تاریخ
تاریخ ایران باستان نه مصداق و تحقق اندیشهء پادشاهی فرهی بوده است و نه به
در تمام دوران ایران باستان حاکم بوده است.
در دورهء ساسانی امتیازش نسبت به سایر دورهها در این است که دین رسمی و حکومتی شد و با یک مبنا و ملاک جدید در عرصهء
سیاست است که در ایران باستان شهریاری تنها در نسبت خود با دینداری معنا و
حکومت هم،در این دوران به استثنای دورهء ساسانی-به فرض قبول-ساختار ملوک الطوایفی بر ایران حاکم بوده است،یعنی شاه حاکم مطلق نبوده،در کنار
این اصطلاح بیانگر نوعی ویژگی خدادای است که به افراد خاص(شاه)تعلق میگرفت و بیانگر"