چکیده:
این فصل به رابطه وضع نظریههای عدالت اجتماعی در تحلیل و ارزیابی توزیع درآمد و خصوصیات مرتبط با نابرابری اقتصادی میپردازد. ارزیابی توزیع درآمد هم موضوعات توصیفی و هم تجویزی را شامل میشود و ایدههای عدالت اجتماعی هر دو را تحت تاثیر قرار میدهد. این ارتباط در مورد تحلیل هنجاری بلاواسطه است، چون که مفاهیم عدالت اجتماعی میتواند برای اصول علم اخلاق جهت ارزیابی بهینگی و قابلیت پذیرش مربوط به توزیع درآمد اساسی باشد. اما این روابط با موضوعات توصیفی و تجویزی میتواند در نهایت با اهمیت باشد. گرایشهای مردم یا واکنشهای آنها نسبت به توزیع درآمد واقعی به طور معنیدار میتواند به وسیله مطابقت - یا عدم تعلق- میان (1) ایدههای آنها درباره اینکه چه چیزی به لحاظ هنجاری قابل تحمل است و (2) آنها چه چیزی را واقعا در جامعه پیرامون آن میبینند. ایدههای عدالت اجتماعی میتواند به کردارها و رفتار واقعی متمایل شود. در ارزیابی احتمال نارضایتی یا اعتراض یا عدم تایید و یا امکان پذیری سیاسی سیاستهای خاص، که اصولا موضوعات توصیفی و پیشگویانه ( نسبت به تجویزی) هستند، آن میتواند در فهم ایدههای عدالت مفید- در واقع حیاتی- باشد.
خلاصه ماشینی:
"آیا موقع بررسی موفقیتها و اوضاع نا مساعد افراد مختلف در یک گروه خاص، آن ارزیابی باید از شرایط دیگران در خارج از این گروه مستقل باشد؟ آیا هر گروه از مردم که برای ارزیابی نابرابری انتخاب میشود به عنوان "جزیره ای" دور افتاده برای اهداف این ارزیابی در نظر گرفته - Focal Combination - Reference Group - مقایسة بین نظریههای مختلف از عدالت که جیمز مید (1976) به وضوح بحث کرده است، واقعا به آنچه که ما ترکیب کانونی مینامیم، مرتبط است: نظریههای جایگزینی که او مورد توجه قرار میدهد همگی در فضای اساسی مشابه یعنی فضای مطلوبیتهای فردی مشترک هستند.
1 بنابراین، به رغم این پیشرفت بزرگ که در نظریه عدالت با کار ساختار شکن رالز (اکثر نظریههای اخیر مسیر کشف شده توسط رالز را دنبال میکنند، حتی زمانی که آنها انتخاب میکنند تا سرنوشت نهایی را تغییر دهند) ساخته شده است، بعضی از سختیها در فهم عدالت به طور کامل بر حسب اصول رالزی و الزاماتشان برای فضای اساسی و ترکیب کانونی وجود دارد.
T. Morris (1973), Economic Growth and Social Equity in Developing Countries (Stanford – University Press, Stanford).
– Anand, S (1983), Inequality and Poverty in Malaysia (Oxford University Press, London).
Sen (1995), India: Economic Development and Social Opportunity (Oxford University Press, – Delhi and Oxford).
Sen, On – Economic Inequality, expanded edition (Clarendon Press, Oxford).
K. (1997), On Economic Inequality, expanded edition, with an Annexe by James Foster and Amartya – Sen (Clarendon Press, Oxford).
Stewart (1981), First Things First: Meeting Basic Needs in – Developing Countries (Oxford University Press, London)."