خلاصه ماشینی:
"(3) پیش از اتمام بررسی موضوع قرآنپژوهی در قرن نوزدهم، لازم است تاکید شود که گرایش غالب در مطالعات قرآنی - که عبارت بود از بازسازی تاریخ متن قرآن عمدتا برمبنای ویژگیهای درونی آن و با بهرهگیری از سنت اسلامی برای آگاهی از زمینه تاریخی آن - در آثار مربوط به تاریخ صدر اسلام خصوصا زندگی و سیره پیامبر کمتر مورد توجه بوده است.
Torrey, The commercial-theological terms in the Koran, Leiden 1892; see Trade And Commerce; Theology And The Qur''''aÎn.
Rudolph, Die Abhängigkeit des Korans von Judentum und Christentum, Stuttgart 1922.
اوایل قرن بیستم برای پژوهش قرآنی نوین رهیافتی را به ارث گذاشت که حاوی این گرایش بود که سنت اسلامی بهکل نادیده گرفته شود یا از آن صرفا در زمینههایی کاملا محدود نظیر بازسازی زمینه تاریخی رخداد نزول قرآن استفاده شود.
گرچه پژوهشهای جان ونزبرو، اندرو ریپین (1) و اری روبین (2) هنوز بهطور کامل به اتمام نرسیده، اما کار ایشان نشان میدهد که در نهایت سنت تفسیری برای عرضه تاریخ متنی قرآن در دهههای نخستین اسلام و نیز فهم خاستگاه خود اسلام بسیار مهم است.
W. Reuschel, Aspekt und Tempus in der Sprache des Korans, Leipzig 1969, Frankfurt 1996.
Das ästhetische Erleben des Koran, Munich 1999; اثر آنگلیکا نیورت هم در شناخت قرآن بهعنوان سند عبادی قابل ملاحظه است؛ نگاه کنید به: Rhetoric And The Qur''''aÎn; Form And Srtructure of The Qur''''aÎn.
T. Nagel, Vom "Qur''''aÎn" zur "Schrift" - Bell''''s Hypothese aus religionsgeschichtlicher Sicht, in Der Islam 60 (1983), 143-65; 40.
Die tahaddiÎ-Verse in Rahmen der Polemikpassagen des Korans, Berlin 1996; 49."