خلاصه ماشینی:
"میتوان پذیرفت که ناشران،از گروهبندی سنی کتابهای کودکان ناگزیر باشند،ولی نویسنده،بیش و پیش از هر چیز،باید کم و کیف خصوصیات مراحل مختلف رشد کودک آشنا باشد و بداند که ادراک و تفکر و استدلال کودک،اولا با بزرگسالان یکسان نیست و ثانیا در هر مرحله، نسبت به مرحلهء دیگر تفاوت مییابد.
» (جان دیویی) اگرچه بیان عوالم و مسائل بزرگسالانه،در قالب الفاظ کودکانه،کار نسبتا آسانی است،برای خلق آثار هنری اصیل در ادبیات کودک،نویسندهء آگاه و مسئول،نه فقط ناگزیر است که از کم و کیف ساختهای ذهنی کودک و خصوصیات عاطفی و اخلاقی و شخصیتی و امکانات و تمایلات و استعدادها و تواناییهای کودک اطلاع داشته باشد، بلکه همچنین،لازم است از مسائل مربوط به نحوهء ارتباط کودک در مراحل مختلف رشد خود با عوامل مؤثر خارجی،اعم از انسانی و غیر انسانی،چه در خانه و چه در آموزشگاه و چه با همسایگان و چه با گروههای دیگر و همچنین،از تأثیر سابقهء فرهنگی و نژادی و اقتصادی و اجتماعی و...
میتوان پذیرفت که ناشران،از گروهبندی سنی کتابهای کودکان ناگزیر باشند،ولی نویسنده،بیش و پیش از هر چیز،باید با کم و کیف خصوصیات مراحل مختلف رشد کودک آشنا باشدو بداند که ادراک و تفکر و استدلال کودک،اولا با بزرگسالان یکسان نیست و ثانیا در هر مرحله،نسبت به مرحلهء دیگر تفاوت مییابد.
در 4 سالگی،جملهبندی اصلاح کامل مییابد و کودک بیش از پیش،پایبند رعایت اصول دستور زبان میگردد و علاقه شدیدی به صحبت کردن پیدا میکند و نه تنها میل دارد مدام با دیگران حرف بزند،بلکه با خودش نیز به صحبت کردن میپردازد و چنین مینماید که به مسائلی که ارتباطی به وضع موجود ندارد،تمایل نشان میدهد و به غیر از خودش،برای دیگری نیز اهمیت قایل میشود."