خلاصه ماشینی:
"اگر خوششانس باشی،مرد خوب مهربان،تو را از فاجعهء حتمی نجات خواهد داد» (به تصویر صفحه مراجعه شود) تصویر 13 وی پس از شرح و تفسیر تجاوز به عنف خیالی به خود،در دوران جوانی که یادآور آگهی دیواری مربوط به جنگ جهانی اول است(تجاوز آلمان به بلژیک)و تجربه اردوگاه کار اجباری قربانیان فاشیسم،نکات زیرا را دربارهء افسانههای تجاوز به عنف مردان بیان میکند و تلویحا میگوید،شنل قرمزی را میتوان از این وجه مورد بررسی قرار داد: «(1)آنها(مردان)گرایش به این دارند که بگویند زنان در نابودی خودشان سهیم هستند.
هر خواننده/بینندهای،بهطور ناخودآگاه میفهمد که شنل قرمزی واقعا به این دلیل به جنگل فرستاده نمیشود تا مادربزرگ خود را ببیند،بلکه به این (به تصویر صفحه مراجعه شود) تصویر 15 دلیل است تا با گرگ ملاقات کند و به میل جنسی و طرز رفتار و وظایف اجتماعی خود واقف شود.
تصویر آخر،نشان دادن صحنهء تنبیه و مجازات،به عنوان نتیجهء گناه است که زیر ساخت اخلاقی برداشت پرو را آشکار میکند: «ما نباید فراموش کنیم و از این داستان،کودکان باید بیاموزند بهخصوص دختران جوان زیبا و کنجکاو و خوش برورو گوش کردن به حرف غریبهها اشتباهی مسلم است و این چیز ناشناختهای نیست مبادا بدینسان گرگ آنها را غذای شام خود کند من میگویم گرگ،منظورم همهء گرگهاست آنها همه یکجور نیستند یک نوع هست با سرشت مطیع و حرفشنو نه پر سر و صداست نه تنفرآمیز نه خشمناک بلکه نجیب،بامحبت و نرمخو خانمهای جوان را دنبال میکند در خیابانها،تی تا توی خانههاشان افسوس،کیست که این گرگهای نرمخو را بشناسد از میان همهء(مخلوقات)چنین مخلوقاتی خطرناکترین هستند."