چکیده:
موضوع مقاله،شعر ایران و مصر در قرن نوزدهم میلادی و موارد تشابه و اختلاف آن است که اینقرن همزمان با حکمرانی سلسله قاجار در ایران و سلسله ممالیک عثمانی در مصر میباشد.در ابتدا مقدمهای چند درباره ادبیات هردو کشور در این قرن آورده شده و سپس به بحث و بررسی در خصوص چگونگی تحول شعر و بعد به تشابه شعر هردو کشور از نظر قالب،مضمون و محتوا و ویژگیهای زبانی شعر و به دنبال آن به اختلاف ادبی در زمینه شعری هردو کشور پرداخته شده و در انتها هم نتیجه حاصل از پژوهش و تحقیق آورده شده است.
خلاصه ماشینی:
"راهیابی تفکرات جدید به شعر لباس کهنگی را از تن آن بیرون آورد بویژه که شعر کمکم رنگ اشرافیت خویش را از دست میداد و به جای مدح و فخر،مسائل اجتماعی و عینیات جای آنرا میگرفت آرمانها و خواستههای ملت ورهایی از ظلم و ستم دستمایهی شعری شاعران بود و این نتیجهی تاثیراتی بود که دو جامعهی ایران و مصر از جوامع اروپایی گرفتند و دانستند که باید با زبان شعر و با طرح مسائل جدید روز ملتها را از حقوق از دست رفتهی خویش آگاه سازند و از آنها انسان هایی با نگرشها و افقهای دید برتر بسازند پس توجه به این نکتهها رسالت شاعر این دوره را در هردو کشور متفاوت از قبل میساخت.
در کنار موارد تشابه اختلاف جزیی نیز در شعر وجود دارد؛قالب شعری مورد استفاده شاعران مصری همانند گذشته قصیده بود که هم برای مضامین قدیم و هم برای طرح مسایل جدید به کار میبردند اما در ایران علاوه بر قصیده و غزل قالبهای جدیدی از قبیل تصنیف،مستزاد و مسمط روی کار آمد.
نتیجهگیری: با دقت و تاملی عمیق در ادبیات این قرن در هردو کشور در مییابیم که تقریبا با اندک اختلافی همسو با یکدیگر پذیرای تجدد اجتماعی و سیاسی شدند که این تجدد، تغییر اساسی ادبیات هردو کشور را در بر گرفت و شعر که خود جزء مهم ادبیات است از این تغییرات جدا نیست و چون هدف شاعران و در کل نویسندگان ادبیات این دوره در هر دو کشور دستیابی و رسیدن به هویت از دست رفته خویش و شریک دانستن مردم در سرنوشت کشورشان بود؛میبایست زبان شعری سلیس و روان و درخور فهم هردو ملت باشد زیرا هردو ملت خواهان مشروطه بودند در ضمن این نهضت جدید ادبی ایران و مصر علاوه بر تاثیر از کشورهای اروپایی هردو کشور نیز از یکدیگر تاثیر و تاثر پذیرفتند به همین علت وجوه تشابه ادبی بسیاری دارند."