چکیده:
در مقاله حاضر،نگارنده کوشیده است تا جلوههای متنوع اغراق را در مثنوی جلال الدین مولوی مورد بررسی قرار دهد.اغراق یکی از مهمترین ابزارهای بلاغی است که برای آشناییزدایی در متون هنری و ادبی،بسیار مورد استفاده قرار میگیرد،بدین ترتیب که شاعر یا نویسنده برای تأکید توصیف خود با تصرف در انواع صور خیال مانند کنایه،تشبیه،تمثیل،تشخیص،پارادوکس و... یا استفاده از شگردهای مختلف زبانی سعی دارد تا موضوع توصیف خود را به شیوهای مبالغهآمیز بیان کند و آن را از موقعیت عادی و طبیعیاش خارج نماید. در این مقاله انواع اغراقهای به کار رفته در دو دفتر اول و دوم مثنوی براساس عنصر اصلی ساختار آنها طبقهبندی شده است و بسامد هر گروه به ترتیب درجه اهمیت و کاربردشان ارائه شده است.
خلاصه ماشینی:
( Cuddon ) اغراق در حقیقت،تصرف مبالغهآمیزی است که شاعر در سایر صور خیال از قبیل تشبیه،استعاره،کنایه و غیره انجام میدهد تا مقصود خویش را با تأثیر و قدرت القایی بیشتر به ذهن شنونده منتقل نماید،گاه گوینده علاوه بر استفاده از فرمهای بلاغی متنوّع که عناصر بنیادین اغراقهای او را تشکیل میدهند از شگردهای زبانی نیز سود میجوید و در مجموع،مراد او از به کار گرفتن تمامی این ابزارها این است که موضوع توصیف خود را از مرز عادی و طبیعیاش خارج ساخته و بیش از حد معمول آن را خرد یا بزرگ نمایش دهد،آنچه در تعریف شعر،در چهار مقاله نظامی عروضی و در ابتدای مقالت دوم آمده است،ناظر به همین کارکرد اغراقهای شاعرانه است،درآنجا میخوانیم: «شاعری صناعی است که شاعر بدان صناعت،اتّساق مقدّمات موهومه کند و التیام قیاسات منتجه بر آن وجه که معنی خرد را بزرگ گرداند و معنی بزرگ را خرد و نیکو در خلعت زشت باز نماید و زشت را در صورت نیکو جلوه کند...
نتیجه: در مثنوی مولانا از امکانات متعدّد و متنوّعی که برای ساختن اغراق وجود دارد استفاده شده است؛در زیر برای هریک از اغراقها بر حسب عنصر اصلی ساختار آنها نمونهای ذکر میکنیم تا وسعت نظر و مهارت مولانا در به کارگیری این امکانات و ایجاد اغراقهای شاعرانه و زیبا روشن شود: 1-کنایه: 1915/1 مجلس و مجمع دمش آراستی وز نوای او قیامت خاستی 2-تشبیه: 1573/1-این چه بلبل این نهنگ آتشی است جمله ناخوشها ز عشق او را خوشی است 3-تشخیص: 1959/1-ورنه خود اشفقن منها چون بدی گر نه از بیمش دل که خون شدی 4-پارادوکس: 5202/2-اینت خورشیدی نهان در ذرهای شیر نر در پوستین برهای 5-قیاس: 588/1-بی تو ما را بر فلک تاریکی است با تو ای ماه این فلک باری کی است 6-کاربرد وابستهء عددی برای معدود مجرد: 849/2-بیتأمل،او سخن گفتی چنان کز پس پانصد تأمل دیگران!