چکیده:
در سالهای اخیر،بارها دربارهء مدیریت شفاف تبلیغ شده و مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.این مهم دستمایه بسیاری از کتابها و مقالههای متعدد در زمینه تجربهها و تشکیلات شغلی نیز قرار گرفته است.ادعاهای مبالغهآمیزی نیز در مورد توان بالقوه آن برای دگرگونسازی تجارت و کسب و کار بیان شده است.هرچند بسیاری از این ادعاها،همراه با شک و تردید است،ولی شواهد نشان میدهند که مدیریت شفاف،در صورت اجرای درست و مناسب،بسیار سودآور و مفید خواهد بود.باوجودمباحث متعددی که در مورد مدیریت شفاف عنوان شده است.نوعی تصور نادرست از آن وجود دارد و برخی از افراد بدون حتی درک آن،آن را رد میکنند.در واقع،مدیریت شفاف راهکاری ساده و درعینحال موثر در جهت مدیریت تشکیلات شغلی است.در این مقاله به گونه اجمالی به بحث درباره مدیریت شفاف اطلاعاتی پرداخته میشود.
خلاصه ماشینی:
بهطور خلاصه مدیریت شفاف بدین معناست که یک موسسه: به تقسیم دامنه وسیعی از اطلاعات مالی با کارمندان خود بپردازد؛ برای هرچه حرفهایتر کردن کارمندان خود به آنها آموزش دهد؛ کارکنان را بهگونهای توانمند سازد که بتوانند از اطلاعات در زمینههای کاری استفاده کنند و با آنها به مانند شرکای خود، برخورد داشته باشد؛ زمان کسب موفقیت،به کارمندان خود پاداش بدهد.
چهار عنصر ضروری در مدیریت شفاف وجود دارند:1-توزیع اطلاعات مالی و سایر اطلاعات،2-آموزش اصول کسب و کار،3-توانمندسازی و اعتماد و4-پاداش در صورت موفقیت.
در حقیقت،گشایش دفاتر شرکت،تنها بخشی از نظام مدیریت شفاف است که بایستی این موارد را در خود داشته باشد: آموزش مهارت در قالب آموزشهای شغلی پایه؛ پاداش جمعی؛ سایر محرکها از قبیل:برنامههای مالکیت سهام و غیره؛ ارتباط منظم و غیرمحدود با نتایج مالی مطلوب و نامطلوب.
اما اشکال مدیریت شفاف این است که ممکن است کارکنان از اطلاعات بر علیه مدیریت شرکت استفاده کنند.